دین سیاسی درد
لاعلاجی است، که در هر عصری، چون غده سرطانی پیکر توحید را بیمار می کند و مومنین
را خجل می گرداند.
مذهب دنیاطلبان،
همواره در پی استثمار خوش باوران است، که تحت لوای دیانت و معنویت به استیلای
نامشروع اهداف ناعادلانه می پردازند. تاریخ بشریت، مبین خشونت های شریعتمدارانی
است که آفریدگار را در جایگاه اتهام قرار دادند و مطامع مادی و نفسانی خویش را
آباد نمودند.
در گذشته، به نام خداوندگار مهربان، خون ها ریختند و تقویم انسانی را
شرمنده اعتقادات الهی خداجویان کردند. قباحت آمیختن عقاید مذهبی در حوزه سیاست را
در تشکلات گروه های تندرو و عناصر مرتبط با عوامل فشار، می توان به راحتی رویت کرد
و پی به اسرار نهی ورود متشرعین به عوالم سیاسی برد، حکومت های مستبد مدعی اسلامیت
در مسیر تکاثر و زیاده خواهی، عرصه زندگی را بر مردم خود و ملل جهان تنگ کردند تا
جائی که فجایع و مفاسد موجب روگردانی مذهبیون از اصول ربوبی گردید، در
امپراطوری عثمانی که تابع شرایع دینی بود و ممالک دیگری را تحت سلطه داشت، موجبات
استحاله فکری فراهم گردید و بعد از فروپاشی آن، ضربه سنگینی بر اسلام وارد آمد، در
بروز و شکل گیری سپاهیان جهادی و انتحاری، آزادی های فردی و اجتماعی نابود شد و
بدنامی بر دامان رسولان سماوی نشست، انعقاد رژیم های دین مآب، دیکتاتوری سختی را
پایه گذاری می کند که خطر و ضررش از همه سیستم های سیاسی خودکامه دنیا فراتر،
بیشتر و هولناک ترست.
اینک آئینه حکام
جور و ستم که در همه جا رسوخ کرده اند و سرنخ تمامی فعالان به ظاهر دینی در
کشورهای مختلف می باشند هیئت حاکمه ایران است که سی وپنج سال است از مخازن رسالت و
ولایت هزینه می کند و میهن ما را به خرابه ای تبدیل نموده اند که مرکز فقر و فلاکت
و بیماری و اعتیاد و مرگ های زودرس و افسردگی شده است. بسیار خنده آور و جوک گونه
است که سردمداران مست لایعقل ما، دم از دفاع از کودکان و زنان غزه می زنند و
دارائی وطن مظلوممان را صرف موشک ها و پهپادهای حماس و نصرالله و اسد می کنند
در حالی که صاحبان بیت المال ایران غارت شده، از فرط نداری و اضطرار به خودکشی،
طلاق و فروش اعضای بدن، رو آورده اند.
کجایند آزادگان و
مصلحان و عدالت جویان تا به فریاد رعیت کتک خورده و از پاافتاده ما برسند؟ در هر
سرزمینی اهل آن می توانند به خیابان ها بیایند و اعتراض خویش را به کار گزاران خود
بنمایند، حتی می بینیم سیاهپوستان آمریکا حق اعتراض به دولت خود را دارند ولی در
این مرز و بوم غریب و دچار خفقان فقیه شده، اجتماع بیش از چهار نفر، ممنوع و
هرگونه فریادی، در بند دویست ونه اطلاعات اوین و بند سپاه موجود در این
بازداشتگاه، خفه شده و دست و پا و زبانش بریده خواهد شد.
ای ایرانیان هجرت
کرده به داد ما برسید
ای وجدان داران
غیور، صدای ما را به جهانیان برسانید
ای نجبای شریف،
برای ما گریه کنید
ای رسانه داران، اخبارما
را منعکس گردانید
سید حسین کاظمینی
بروجردی
ایران- تهران – زندان اوین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر