آبان ۰۶، ۱۳۸۶

بيانيه جمعيتهاي مستقل مذهبي در تهران
پيرامون حكم صادره دستگاه امنيتي و اطلاعاتي در محكوميت به ظاهر قضائي آيت الله كاظميني بروجردي
بالاخره بعد از يك سال و چندماه به محاصره و حبس كشيدن روحاني مستقل و آزاديخواه ايران، حكم تحميلي و زوري بخش پنهاني وزارت اطلاعات در تداوم آزار و اذيت اين پيشواي ديكتاتورستيز و تحت شكنجه ، اعلام گرديد كه شامل:
ساليان متمادي در زندانهاي قرون وسطائي شهرهاي دوردست ، به علاوه خلع لباس روحانيت و به اضافه مصادره كليه اموال شخصي و عمومي كه در تشكيلات امور خيريه و زير نظر ايشان اداره مي‌گشت، گرديد و اسباب مضحكه حقوقدانان بين‌المللي شد . زندان در تبعيد ، روش ديگري براي اختفاي حالات اين فرزند معترض وطن و بنده ي مخلص خداوند است كه دور از چشم و گوش جهانيان به تنظيم فشارهاي روحي و جسمي بپردازند .
يك ماه قبل، در اعتراض به وفور بي‌عدالتي و گستره ستمكاري ، آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي ، دست به اعتصاب غذا زدند و بعد از مدتي با وخامت جسم، مواجه گرديدند و به بيمارستان زندان منتقل شدند و از نواحي قلب و معده و مغز به ضربه‌هاي بيماري مبتلا شدند و اكنون در نقاهت كامل روح و جسم، قرار دارند كه تشديد اعتراضات جهاني را مي‌طلبد تا اربابان استبداد را از حاكميت ايران مظلوم و تحت هجوم دور كنند.
موضوع كندن لباس روحانيت از تن كسي كه سي و پنج سال در آن قرار داشته نيز كاري بي‌خردانه و ناشي از دستپاچگي هيئت حاكمه زورگوست ، البته اين اونيفورم معنوي تا قبل از انقلاب فاشيستي ارج و قرب فراواني در كشور داشت و اكنون لكه ننگي بر دامن دين شده و جايگاه مردمي خود را از دست داده و منفورگاهي در تاريخ معاصر ميهن شده است .
اخذ اموال و اثاثيه محقر ايشان نيز در ادامه نشان دادن حقوق بشر انقلابي است كه استقلال و آزادي و جمهوريت ملت نجيب و سياستمدار ايران را به استهزاء كامل و همه‌جانبه گرفته ، چندين مؤسسه خيريه را در تهران و شهرستانها، با مبالغ بالا كشيده شده‌ي نظام نامردمي و غير الهي تعطيل كردند و درد و رنج بينوايان و محرومين زير مجموعه‌اش را افزودند.
اكنون فرصت اعتذار از مجامع بين‌المللي حقوق بشر گرفته شده و جائي براي وقت‌كشي مراكز مدافع عدالت و آزادي نمانده ، ‌لذا برخورد فعال و فراگير بين‌المللي را مطالبه داريم .
آبانماه 1386

آبان ۰۲، ۱۳۸۶

ابراز نگرانی اتحاديه اروپا از «نقض حقوق بشر» در ایران

اتحاديه اروپا روز سه شنبه ۲۳ ماه اکتبر در بيانيه ای نسبت به آنچه «سرکوبی فزاينده آزادی بيان و تشديد محدويت ها بر مطبوعات ايران» خوانده، «عمیقا» ابراز نگرانی کرده و خواهان آزادی فوری عمادالدين باقی، رييس انجمن دفاع از حقوق زندانيان در ايران و سه دانشجوی بازداشت دانشگاه امير کبير شده است.
رياست دوره ای اتحاديه اروپا، که هم اکنون در اختيار پرتغال است، در بيانيه خود با اشاره «تضييع فزاينده حقوق و آزادی های گروه های مختلف در جمهوری اسلامی» نوشته است:«اتحاديه اروپا تعطيلی روزنامه ها، مجلات، به ويژه خبرگزاری کار ايران، ايلنا، و همچنين سرکوب فزاينده روزنامه نگاران، وبلاگ نويسان و فعالان حقوق بشر که برای دستيابی به حقوق خود تلاش می کنند، را محکوم می کند.»
رياست دوره ای اتحاديه اروپا در بخش ديگری از اين بيانيه خود خواهان آزادی فوری عمادالدین باقی، احسان منصوری، احمد قصابان و مجيد توکلی ، سه دانشجوی زندانی دانشگاه اميرکبير شده است.
عمادالدين باقی از روزنامه نگاران اصلاح طلبی است که بعد از سپری کردن مدتی در زندان به دليل نوشته هايش، به فعاليت برای دفاع از حقوق زندانيان و همچنين تلاش برای لغو مجازات اعدام در ايران روی آورد.
آقای باقی بنيانگذار« انجمن های دفاع از حقوق زندانيان و پاسدار حق حيات» است که يکشنبه بيست دوم مهرماه (دوازدهم اکتبر) به اتهام «اقدام عليه امنيت ملی» بازداشت شده است.
اين بيانيه درباره حکم صادره عليه دانشجويان دانشگاه امير کبير تاکيد کرده است:«اين احکام نقض آشکار تعهدات بين المللی ايران در زمينه حقوق بشر است.»
شعبه ششم دادگاه انقلاب تهران مجيد توکلی را به سه سال و احمد قصابان را به دو سال و نيم و احسان منصوری را به دو سال زندان محکوم کرده و با قيد «تعزيری» بودن اجرای حکم زندان را اجباری کرده است.
در اين بيانيه همچنين از ايران خواسته شده تا با رعايت تعهدات بين المللی خود درزمينه حقوق بشرو رفع محدويت فعاليت های سياسی، زمينه برگزاری انتخاباتی آزاد و دمکراتيک را فراهم کند.
اين بيانيه که از سوی رييس دوره ای اتحاديه اروپا به نمايندگی از بيست و هفت کشورعضو اين اتحاديه صادر شده است مورد حمايت کشورهای غير عضو نيز، مانند نروژ، ايسلند، اوکراين، مولداوی و جمهوری های يوگسلاوی سابق ، قرار گرفته است.

«نامه سر گشاده باقی به رييس قوه قضاييه ايران»

در حالی که رياست دوره ای اتحاديه اروپا خواهان آزادی عمادالدين باقی شده است که وی پيش از بازداشت در نامه ای سرگشاده به رييس قوه قضاييه، که آن را «تظلم نامه»خود خوانده، از وی خواسته بود که پشتيبان حقوق فردی و اجتماعی شهروندان باشد.
نامه آقای باقی به رييس قوه قضاييه ايران پس از بازداشت وی به صورت عمومی منتشر شده است .
آقای باقی در اين نامه چند صفحه ای به طور مشروح به فشارها و محدوديت هايی که بر وی و خانواده اش وارد شده اشاره کرده، از جمله، ممنوعيت تدريس در دانشگاه، لغو مجوز فعاليت های مطبوعاتی و ممنوعيت مصاحبه خبری با رسانه های خارجی.
آقای باقی می نويسد که « در طول ۲۵ سال گذشته شغل اصلی من پژوهش و تاليف بوده و تاکنون ۲۱ کار پژوهشی ، مجموعه مقالات و ترجمه منتشر کردم. اما هفت کتاب من يا پس از انتشار توقيف شده يا پيش از انتشار ممنوع گرديده است.»
وی از شنود تلفن هايش شکايت کرده است و می گويد: خانه ام تحت مراقبت امنيتی است و از ساختمان های مشرف بر خانه ما با دوربين و وسيله استراق سمع همه چيز تحت کنترل است.
در بخشی از اين نامه، آقای باقی به چند و چون ماجرای ممنوع الخروج شدن خود و خانواده اش اشاره کرده و می نويسد«در حالی که می توان از پيش به افراد و به ويژه افراد شناخته شده اطلاع دهند که اجازه خروج از کشور را ندارند، از اين کار ساده امتناع می ورزند و پس از اينکه آنها وقت و هزينه زيادی را برای تدارک سفر صرف می کنند، در لحظه خروج دست به چنين عملی می زنند و شهروندان را بدينوسيله مورد آزارو اذيت قرار می دهند.»
وی همچنين به فشارهای سازمان بازرسی کل کشور و وزارت کشور برای تعطيلی انجمن دفاع از حقوق زندانيان که آقای باقی رييس آن است اشاره کرده است.
این فعال حقوق بشر در پايان اين نامه خود نوشته است:«اگرچه نوشتاری که آمد ذکر احوال شخصيه بود اما مهمترين نکته و مقصود من از تظلم نامه اين است که آنچه گزارش شد در رفتاری که با هزاران شهروند ديگر در اين مرز و بوم رخ داده و می دهد، ناچيز و بی رنگ است.»

مهر ۱۸، ۱۳۸۶

بیانیه ی دفتر رهبر ضد استبدادی زندانی ایران در اروپا
به مناسبت سالگرد حملات غیر انسانی بانیان خشونت و قساوت به منزل آیت الله بروجردی


از آغاز دهه ی هفتاد شمسی که آیت الله آقا سید حسین کاظمینی بروجردی ، مجالس درس خود را در زمینه ی اعتقادات دین سنتی و نشر مستندّات مذهب غیر سیاسی و مغایرت اصل توحید با آئین انقلابی ، علنی ساخت ، در گیریهای دائمی ، بین سردمداران اسلام سیاسی با این منادی مستقل و آزاد الهی ، آغاز گردید و بگیر و ببندهای همیشگی ، ساختار زندگی این روحانی آزادیخواه و مردمی را دگرگون ساخت ؛ تا جائیکه در این جنگ و جدالهای نا برابر و نا عادلانه ، تاوان سنگین وناجوانمردانه ای را بر این خادم ملّت و مصلح ایران عزیز و بنده ی مخلص خداوند ، تحمیل کردند که جبران ناپذیر و اسفناک و حیرت آمیز بود .
مسجد او را محاصره کردند ، پدر و مادرش را کشتند ، منزل مسکونی او را ویران نمودند ، خانواده اش را گروگان گرفتند ، خودش را طی یکسال گذشته به انواع فشارهای روحی و جسمی ، شکنجه نمودند ، پیروانش را زندانی کردند ، با بوقهای تبلیغی دولتی ، شخصیّت و هویّت و موجودیّت او را هدف قرار دادند و به وارونه نویسی تاریخ پرداختند . حقیقتی را که این فقیه ضد ولایت فقیه ، در طول سالیان متمادی ، مطرح و دنبال می کرد ، آزادی اعتقادی و اعتراض به تفتیش عقائد و سانسور فکری بود ؛ و بر سر این فریاد تاریخی ، جوانی را هزینه کرد و عمر خود را صرف نمود . در سالهای اخیر ، بنابر احساس وظیفه ی میهنی و معنوی ، تحت لوای خدا جوئی دور از جار و جنجالهای سیاسی ، مردم را در دسته های گسترده به استادیومهای ورزشی می کشاند و به اعتلای کلمه ی مقدس آزادی می بُرد و همین مانور عظیم در دین خواهی ناپیوسته به حکومت ، باعث خشم اربابان زر و زور و تزویر گردید و آنگاه که کار به تظاهرات مذهبی بی نظیر در بزرگترین استادیوم سرپوشیده ی کشور رسید ، دریائی از انسانهای گرفتار و پریشان برای همسوئی با این پیشوای دیکتاتور ستیز ، گرد آمدند ، رعشه بر اندام تروریست دولتی افتاد و هرگونه مسامحه را جائز ندانستند و به ناچار ، دست به یورشی نابخردانه زدند و تقویم معاصر را به ابطال سراسر کذب سه دهه ی انقلابشان ، رقم زدند . در طول سه ماه محاصره ی خانه ی محقرش ، یکسره از طریق مأموران امنیّتی و اطّلاعاتی ، در تهدید و تخریب بود و صدها نفر از یارانش را که به محضرش می آمدند ، دستگیر می نمودند و به بند مخوف دویست و نه اوین می بردند و با کابل و باتوم و زنجیر ، می نواختند و می آزردند .
آنگاه که تراژدی یورشهای ستمگرانه حاکم ، به مجامع بین المللی و مراکز حقوقی جهان رسید ، درنگ را به مصلحت نظام خود ندیدند و با ستونهای نظامی و صفوف نیروهای مسلّح ، جنگ خونین و شرم آوری را با هزاران نفر از سیاست زدگان عصر ستمدینی ، آغاز کردند و روی مغولان را سپید نمودند و جمعیّت زن و مرد و پیر و جوانی که به اطراف منزل این رهبر سازش ناپذیر زندانی آمده بودند تا ثابت کنند که به خاطر دفاع از وطن مظلوم و خدای مهربان و ملّت مصیبت زده ، حاضر به تقدیم جان خویش می باشند را ، با گلوله و گازهای سمّی و میکروبی ، مصدوم نمودند و مجروحین را به آستان تاریخ معاصر ، اهدا کردند و سرافرازانه به تثبیت حریّت دینی و میهنی پرداختند و حالا نوبت ملّتهای نجیب و با وجدان جهان است که به یاری این رجل مظلوم و زیر شکنجه بیایند و با امکانات خود ، راه آزادگی و انسان دوستی را از هر گونه تردید و شائبه ای ، بزدایند .
اکنون باید مدعیان دفاع از حقوق بشر ، با ترغیب اعضای شورای امنیّت سازمان ملل متّحد ، به امضای قطع نامه ای در لزوم رعایت حقوق بشر دنیا ، تحت سرپرستی ایشان ، مبادرت ورزند و دیده بان حقوق بشر ، حضور علنی در کنار ایشان داشته باشد و سازمان عفو بین الملل ، با مطالعه ی دقیق حوادث گذشته چند ساله ی او و بررسی متن کیفر خواست تحمیلی بیدادگاه ویژه ی روحانیّت و تحلیل دفاعیات جانانه ی او ، دنیا را از واقعیتهای موجود با خبر سازند و بمباران تبلیغی رسانه های سانسوری و حکومتی بر علیه ایشان را خنثی سازند .
بر تمامی دولتهای آزاده ی جهان ، واجب وجدانی و انسانی است که پژواک فریادهای این روحانی مصلح زندانی ایران باشند که او خدای ادیان آسمانی را تبلیغ می کند و فلسفه ی درگیری او با اسلام حکومتی ، بر همین موضوع است که میگوید : چرا به نام پروردگار بخشنده ، جنایت می کنید و زیر عنوان دین ، معیشت مردم را تنگ می کنید و آسایش جامعه را می گیرید ؟!
تقاضای ایشان و همه ی گرویدگان به او از مقامات اثر گذار در شورای امنیّت سازمان ملل ، آنست که به هر طریق که میتوانند از دولت ایران ، آزادی مطلق او و هوادارانش را بخواهند و چنانچه از او به درستی حمایت نشود ، خواهید دید که اکثریّت قاطع مردم ایران در پشتیبانی او قرار دارند . به خواسته ی به حق سیاست زدگان مخالف اسلام سیاسی ، توجه کنید.
لینک پائین نیز بخوانید:

مهر ۱۵، ۱۳۸۶

سروده ي آیت الله كاظمیني بروجردي

در ھمدردي با ھمبندیھاي اینسو و آنسوي دیوار!

اي ھم قفس ، اي ھم نفَس ، ما در قفس ، واي از نفَس
او در قفس ، رفت از نفَس ، يك فوج آھو در قفس
طوطي ، چو آمد در قفس ، الكن شد از اين قفل خس
يك ھمھمه در اين قفس ، كو صاحب قطع نفَس
يك ملتي اندر قفس ، تقويم عصري بي نفَس
سوز و گدازم در قفس ، آئین پاكم بي نفَس
من خانه سازم در قفس ، بیرون شوم از اين نفَس
من ناله كردم در قفس ، آواره كردم اين نفَس
صدپاره كردم اين قفس ، آزاده كردم اين نفَس
ني معبدم، ني مسجدم ، عاري شد اندر اين قفس
اشكم نگر ، خون جگر ، جوشد به فقدان نفَس
روزت گرامي ، شیر ما ، افتاده اي اندر قفس *
از غلظت زجر و تعب ، وامانده اي از ھر نفَس
مي رفت موج ارجعي ، از آسمان اين قفس
مي زد ھمي سید به سر ، قلبم جدا شد از نفَس
*****************
زندان اوین ، سید حسین كاظمیني بروجردي
در سخت ترین احوال عصبي و دردناكترین شرایط جسمي
* اشاره دارد بھ روزھاي مھم در تقویم مبارزات تمامي استبدادستیزان كھ در اسارت بھ سر مي برند.

مهر ۱۳، ۱۳۸۶

فقط معجزه می تواند از جنگ جلوگیری کند!
روزنامه فرامنطقه ای الشرق الاوسط نوشت : تنها یک معجزه می تواند از وقوع جنگ علیه رژیم تهران جلوگیری کند.
این روزنامه نوشت جلوگیری از جنگ تنها در شرایطی میسر است که رژیم تهران بدون هرگونه فریب و نیرنگ دست از برنامه های هسته ای خود بردارد و یا آمریکا در برابر رژیم تهران تسلیم شود و حاکمیت منطقه خلیج فارس را به این رژیم واگذار کند.
الشرق الاوسط نوشت اما از آنجا که در عالم واقع هیچ یک از این فرضیه ها اتفاق نخواهد افتاد، می گوئیم فقط یک معجزه می تواند از جنگ جلوگیری کند.
این روزنامه نوشت بحران رژیم تهران، بحرانی است که به بن بست رسیده است و هیچ راهی جز رویارويی برای حل آن متصور نیست.
روزنامه الحیات، یک روزنامه دیگر عرب زبان فرامنطقه ای نیز طی مقاله ای، رژیم تهران را با فاشیسم هیتلری مقایسه کرد و نوشت تکنولوژی هسته ای در دست رژیمی که با مشت آهنین اداره می شود و خواهان سلطه بر منطقه و دست اندازی به سایر نقاط جهان است، موجب نگرانی جدی است.
این روزنامه نوشت ایدئولوژی رژیم تهران بر اساس سرکوب مخالفان داخلی و حکومت مطلقه استوار است و می کوشد همه مردم را از طریق نیروهای نظامی یا شبه نظامی به زیر سلطه بکشد. این رژیم همچنین به بهانه پر کردن خلا در کشورهای همسایه به توجیه اقدامات تجاوزکارانه خود می پردازد.
الحیات نوشت آنچه اکنون در ایران روی می دهد، یادآور سیاست حاکم بر آلمان در دوران حکومت نازیها و خط مشی حاکم بر ایتالیا در دوران حاکمیت فاشیستها است. بهايی که جهان به خاطر ایدئولوژی فاشیسم پرداخت، بر کسی پوشیده نیست. و اکنون احمدی نژاد آمده است تا مشابه این ایدئولوژی را در ایران ارایه کند.

مهر ۱۱، ۱۳۸۶

اولین سالگرد یورش به منزل آیت الله بروجردی

نامه خانواده ی آیت الله کاظمینی بروجردی به رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی

جناب مستطاب حضرت آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی
رئیس محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
فرموده‌اید که محاکم جمهوری اسلامی ایران عادلانه و اسلامیست. شما خود بهتر می‌دانید که در همین محاکم، سید حسین کاظمینی بروجردی و جمعی از دستیارانش بدون برخورداری از حقوق اولیه خویش، بدون حضور وکیل و در پشت درهای بسته، بدون طی شدن مراحل قانونی، محاکمه شدند و سپس با انواع شایعه‌سازی های دروغین و افتراهای کذب در رسانه‌های جمعی، از ایشان پذیرائی شد.
حضرت آیت الله ؛ شما همواره فرموده‌اید که زندانهای حکومت اسلامی ایران، دور از شکنجه و ظلم می‌باشد. سید حسین کاظمینی بروجردی‌ در نیمه ماه رمضان سال گذشته،‌ قبل از آخرین بازداشت، تنها از بیماری قلبی و کلیوی رنج می‌برد و اکنون علاوه بر آنها، به بیماریهای تنفسی ، قند ، فشار خون و پارکینسون مبتلا شده است، قدش خمیده گشته، موهایش سپید و چشمانش کم‌سو شده و به سختی تکلم می‌کند، تعادل جسمی خویش را از دست داده، دچار لرزشهای دائمیست، بدون کمک همبندیهایش نمی‌تواند حرکت کند، و در یک کلام، به علت شکنجه‌ها و فشارهای جسمی و عصبی و عاطفی، آنقدر لاغر و ضعیف و ناتوان و مصدوم گشته که حتی اگر نزدیکانش هم او را ببینند،‌ یقیناً نمی‌توانند او را بشناسند!حضرت آیت الله ؛ یقیناً شما جهان آخرت را باور دارید و خیلی بهتر از ما می‌دانید که در قیامت، مسئولیت احکام صادره در دادگاههای کشور و نحوه برخورد با متهمین در دوران ریاست شما، مستقیماً بر عهده شما خواهد بود.
حضرت آیت الله ؛ در این دنیا که دست ما و تمامی قربانیان احکام ناعادلانه‌،‌ از همه جا کوتاه است و هیچ فریادرسی در این زمین پهناور نداریم،‌ فلذا به این وسیله،‌ همزمان با شبهای قدر ماه رمضان، برای آخرین بار با شما اتمام حجّت می‌کنیم و هرگونه کوتاهی و اهمال شما را، در دادگاه عدل قیامت، بی‌پاسخ نخواهیم گذاشت.

برادران ، خواهر ، همسر و فرزندان سید حسین کاظمینی بروجردی
دوشنبه ، نهم مهرماه ۱۳۸۶ برابر با نوزدهم رمضان ۱۴۲۸ قمری

آيت الله بروجردي در بيمارستان زندان اوين بستري شد

آيت الله بروجردي در هفتمين روز از شكنجه‌هاي جديد در بند 209 اوين، بيهوش شده و به بيمارستان منتقل شد، يكي از مسئولين بيمارستان زندان اوين در تماس با نزديكان وي گفت:
آثار ضرب و شتم شديد بر بدن كاظميني بروجردي مشهود بوده و به علت ضعف شديد ناشي از اعتصاب غذا، وضعيت جسمي ايشان به شدت بحراني است طوري كه حتي قادر به راه رفتن نبوده و نمي‌تواند تعادل جسمي خويش را حفظ كند. وي ادامه داد كه بخاطر محدوديتهاي تحميل شده از طرف وزارت اطلاعات، امكان رسيدگي مناسب به كاظميني بروجردي وجود ندارد.
اين پزشك بشردوست از نزديكان آيت الله كاظميني بروجردي درخواست نموده است كه اقدامات فوري و سريع براي حضور كميته‌اي پزشكي از طرف ديده‌بان حقوق بشر و صليب سرخ جهاني براي بررسي وضعيت جسمي كاظميني بروجردي انجام پذيرد.
علت اين برخوردهاي خصمانه، اعتراضهاي ايشان به احكام ناعادلانه‌ي صادر شده از سوي دادگاه و رفتارهاي غير انساني با خانواده ايشان و متهمين اين پرونده و همچنين پافشاري ايشان براي مناظره با رهبران ولايت فقيه در ايران ذكر شده است، كه تا كنون جوابي جز شلاق و شكنجه و شايعه‌سازي و دروغ‌پراكني دريافت نكرده‌ است.
هر سال، روز 15 مهرماه، 7 اكتبر،‌ نقطه عطف تهاجم دنيامداران و سياستمداران مدعي دين،‌ به مرجع مذهبي خواهان جدائي دين از دولت در ايران، آيت الله بروجردي گرامي باد.