تیر ۰۶، ۱۳۸۷


يازده متهم ديگر پرونده آيت الله بروجردی در آستانه زندان

فعالان حقوق بشر در ایران
مسعود سماواتيان، عليرضا منتظر صاحب، علي شهرابي فراهاني، حبيب قوتي، احمد كريميان، مجيد الستي، مهرداد سوري، محمدرضا صادقي، حسن هريسچيان، عليرضا اربابي، کامبيز حسيني افرادي هستند که در طي سه ماهه اخير چندين بار توسط دايره اجراي احکام شعبه دوم دادسراي ويژه روحانيت احضار شده و طي آخرين ابلاغ شفاهي، بايد تا روز 22 تيرماه 1387 براي اجراي احکام طولاني مدت زندان از 2 تا 5 سال حبس، خود را تسليم مراجع قضائي نمايند.
شايان ذکر است اين عده که در ماجراي دستگيري آيت الله بروجردي بعنوان هوادار وي بازداشت گرديدند روحاني نيستند و طي 2 سال اخير به طور متوسط يازده ماه در بندهاي 240 ، 209 و اندرزگاههاي 7 و 8 زندان اوين در سلولهاي انفرادي و بندهاي عمومي بازداشت بوده‌اند و سپس با قيد وثيقه‌هاي پنجاه تا صد ميليون توماني آزاد شدند.
کليه اين افراد به هنگام دستگيري در مهرماه 1385 مورد ضرب و شتم شديد قرار گرفتند و در ماه‌هاي اول حبس نيز تحت انواع شكنجه‌هاي روحي و جسمي به سر بردند که در طي اين پروسه به مشکلات جسمي و بيماريهاي عصبي مبتلا گشتند.
8 تن از اين متهمين که مشاغل دولتي داشتند، از محل کار خود اخراج شده‌اند و حتي بيمه‌هاي درماني آنها نيز باطل گرديده است که اين امر باعث فشارهاي شديد اقتصادي بر خانواده‌هاي آنها بوده است.
خانواده‌هاي اين متهمين با همکاري وکيل تسخيري اين پرونده، آقاي برزگر، ضمن درج مطالب فوق در نامه‌اي به مسئولين بلندپايه دادگاه ويژه روحانيت (علي رازيني (رئيس کل) و محمد سليمي و جعفر قدياني (دادستانهاي دادگاه ويژه روحانيت)) تقاضاي تبرئه عزيزان خود را کرده‌اند ولي مسئولين جواب دادند: "با توجه به اينکه براي اين افراد به همراه تعداد ديگري از متهمين اين پرونده، حکم اوليه اعدام صادر شده بود و سپس اين مجازاتها به حبس و زندان کاهش يافت، فلذا امکان تخفيف بيشتر وجود ندارد!"
لازم به ذكر است كه طي 6 ماه اخير بازداشت مجدد هواداران آيت‌الله بروجردي ادامه داشته است از جمله: محمد مهمان نواز، محمدرضا صاقي، نرگس غفار زاده، مريم عظيمي، فاطمه عبدالله‌وند، بيش از يك ماه در بازداشت مجدد و تحت بازجوئي‌هاي شكننده قرار داشته‌اند.
متهمين اين پرونده روند محاكمات و كليه احكام صادره را ناعادلانه مي‌دانند و درخواست کمک عاجل مداقعان حقوق بشر براي احقاق حقوق خود را دارند.

خرداد ۳۰، ۱۳۸۷

سکولاریسم و مسئله ما

همانگونه که پیش زمینه فکری " سکولاریسم " در اروپا با ظهور مارتین لوتر ، کشیش اصلاح طلب آلمانی و مکتب اعتراضی او از دل مذهب مسیحیت بوجود آمد ، ما نیز باید با نقد کلیت " اسلام سیاسی " و دامن زدن به یک نهضت خردگرایی از درون خود اسلام ، اساس یک جریان دینی اعتراضی را که با اندیشه " سکولاریسم " سازگاری داشته باشد ، پی ریزی کنیم ...
سکولاریسم و مسئله ما
همانگونه که پیش زمینه فکری " سکولاریسم " در اروپا با ظهور مارتین لوتر (۱۵۴۶م- ۱۴٨٣) ، کشیش اصلاح طلب آلمانی و مکتب اعتراضی او از دل مذهب مسیحیت بوجود آمد، ما نیز باید با نقد کلیت " اسلام سیاسی" و دامن زدن به یک نهضت خردگرایی از درون خود اسلام ، اساس یک جریان دینی اعتراضی را که با اندیشه " سکولاریسم " سازگاری داشته باشد، پی ریزی کنیم.
" تلفیق دیانت‌ و دولت " ، فکری است ناصواب که ربطی به اصل و ذات ادیان توحیدی و گاها غیر توحیدی ندارد. در واقع ریشه پیدایش این فکر همیشه از آنجایی بوجود آمده که مردمانی سودجو و قدرت طلب، ضمن بهانه قرار دادن دین توانسته اند با قرائت قدرت طلبانه از دین، مردمانی را با خود همراه سازند. در اصول راستین تعلیمات دینی ادیان ابراهیمی، طرح این مسئله به انحاء مختلف اشاره و گوشزد شده است. بحث چرایی و چگونگی پیدایش اندیشه التقاطی دین و دولت در فرهنگ ایران زمین نیز از دیرباز شناخته شده و قدمت آن حتي به تاریخ اسطوره ای ما می رسد. چنانکه این بحث در داستان جمشید و ضحاک و همچنین در داستان اسفندیار اشاره شده و حکیم ابوالقاسم فردوسی آن را به زیبایی تمام بیان کرده است. حتي روشن تر از آنها فردوسی در نامه رستم فرخزاد به برادرش این بحث را باز می کند.
درعین حال باید توجه داشت که اساس شکل گیری تمدن ها و دولت ها در گذشته، اغلب بر پایه قدرت و حس بقای فردی و قومی بوده است. به عبارت دیگر از آنجایی که در انسان، قدرت نیاز بقای فردی و قومی در جهت ادامه زندگی و رسیدن به مواهب طبیعی از سایر نیازهای او، از جمله نیازهای روانی و روحی او، قوی تر است، انسانها در جایی که از فرهنگ و دین سالمی برخوردار نباشند در وهله نخست روی به قدرت می آورند و سعی می کنند در ارتباط با خواسته های زمینی خود هرچه قوی تر گردند. این باعث شده که آنها حتي دین و آیین شان را که می باید آنها را برای تعالی روحی و انسانیت تربیت نماید، وسیله ای می کنند که بتواند آنها را در رقابت با دیگر انسانها در موقعیت بهتری قرار دهد. از اینرو قدرت طلبی و برتری جویی مشخصه اصلی کسانی است که می خواهند از تلفیق دین و دولت ( یا ایدئولوژی و قدرت ) به همه خواسته های نا مشروع زمینی و توسعه طلبانه خود نائل آیند. بر این اساس می بینیم که علی رغم اندیشه های پاک زرتشت در گات ها، و آشنایی ایرانیان از دیرباز با سرنوشت جمشید ( که در اسطوره های کهن ایرانی از آن یاد شده است )، باز برخی از ایشان ( ساسانیان ) بر بنیان فکر " تلفیق دین و دولت " دولت تشکیل می دهند و طی ۴۲۷ سال (از ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی) حکومت، بر بخش عظیمی از جهان آن روز تسلط پیدا می کنند.
در قرآن کریم نیز در پیوند با مذمت مذاهب قدرت طلب و طریقه هایی که از دین قصد دنیا خواهی دارند ( بویژه حاکمیت های مذهبی )، بسیار سخن گفته شده که به دلایل روشن هیچگاه فرصت تبلیغ و انتشار پیدا نکرده است. دلیل این مسئله هم چیزی نیست جز اینکه بعد از مرگ پیامبر، مسلمانان در ارتباط با پیام پیامبرشان خلط مبحث کردند و آخر الامر با رویکرد به قدرت و تلفیق دین و دولت، اسلام را به یک دین سیاسی محض تبدیل کردند. با ادامه دار گشتن آن اسلام ( البته در شکل ها و فرم های گوناگون )، اینک مسلمانان اغلب چنان گمراه گشته اند که قادر نیستند، دروغها ، افتراها و پیرایه هایی که ملاها و مفتی ها و صوفی ها در طی این قرون و اعصار به این آیین بسته اند، را از آن باز شناسند. این است که امروز اغلب جوامع به اصطلاح اسلامی ( بویژه ایران ما ) در چنبره فکر شیطانی " تلفیق دین و دولت " گرفتار آمده اند و راه نجاتی برای آنها ( و ما ) متصور نیست.
حال اگر برای رفع این معضل بپذیریم که " سکولاریسم " راه حل نهایی خرد گرایانه ما در جهت بنای یک حکومت دموکراتیک در ایران است، در آن صورت چاره ای نداریم جز آنکه با بررسی سکولار متون دینی ، از درون خود اسلام، بر پایه مستندات تاریخی و دینی ، پیش زمینه های فکری پیدایش یک نهضت اعتراضی را بوجود آوریم. نهضتی که بتواند در راستای ایجاد نهاد "سکولاریسم"، ما را در باز شناسی یک اعتقاد سالم اسلامی نیز یاری رساند.
ادامه مطلب««

خرداد ۲۶، ۱۳۸۷

نامه حزب مشروطه ایران به سولانا در مورد آزادی ادیان


جناب آقای سولانا،
تجربه نشان داده است که هرگاه اتحادیه اروپا مشغول به گرفتاریهای درونی خود میشود ، جمهوری اسلامی با سوء استفاده از موقعیت ، فشار بیشتری به مردم وارد می آورد.این بار نوبت بهائیان بود که مورد غضب رژیم قرار گیرند. پیروان بهائیت که تنها خواسته آنان آزادی مذهبی بوده است ، همانند گذشته در زیر شکنجه قرار گرفته اند.اما این رفتار رژیم تنها شامل دگراندیشان نمیشود ، بلکه روحانیون پر جاذبه و مورد اعتماد مردم را نیز در برمیگیرد. مدتی است که آیت الله بروجردی که از محبوبیت ویژه ای در بین مردم کشور برخوردار است ، در چنگال رژیم دربند است. علت اصلی این دستگیری تنها خواسته ي بر حق ایشان مبنی بر جدایی دین از سیاست و دولت است.
آیت الله بروجردی در وضعیت وخیم جسمانی به سر میبرد و جان وی در خطر است. حزب مشروطه ایران بنا به اصولی که بر پایه آن تشکیل شده است ، خواستار رفتار مناسب با ایشان و همچنین فراهم آوردن بستر سلامتی وی میباشد. چه در مورد آیت الله بروجردی و چه در مورد بهائیان ، رژیم اسلامی برای چندمین بار حقوق بشر را زیر پا میگذارد. از همین رو از شما میخواهیم که در سفری که به ایران خواهید داشت ، آزادی زندانیان سیاسی و دگر اندیشان را از مسئولین طلب کنید.با احترم و درودهای دوستانه
نادر زاهدی
The Constitutionalist Party Of Iran (CPI)
Sehr geehrter Herr Solana,
die Erfahrung hat gezeigt, dass jedes Mal, wenn die Europäische Union mit ihren eigenen Angelegenheiten beschäftigt ist, nutzt die Islamische Republik im Iran die Situation aus, um ihre menschunwürdige Politik aufs Schärfste voranzutreiben.
Diesmal ging das Diktaturregime im Iran abermals gegen die Baha‘iden und ihre Gemeinden vor. Einige Baha‘iden, die nichts anderes wollen, als ihre Religion leben zu können, sind verhaftet worden. In der Vergangenheit wurden sie Tage lang gefoltert; auch diesmal wird es so sein.
Das islamische Regime geht aber nicht nur den anders Denkenden gegenüber brutal vor, sondern zeigt ihre fundamentalistische Politik auch gegen anerkannte und bei vielen Menschen beliebte Kleriker. Seit einer langen Zeit sitzt Ayatollah Boroujerdi, der im Iran ein hohes Ansehen genießt, im Gefängnis. Der Grund dieser Festnahme ist sein Bekenntnis zur Trennung von Staat und Religion bzw. Charta der Vereinten Nationen für Menschenrechte. Ayatollah Brojerdy ist Gesundheitlich eingeschlagen und in sehr bedrohliche Lebenslage. Die CPI beruft sich auch im Fall von Ayatollah Boroujerdi auf ihren Grundsatz und verlangt einen menschenwürdigen Umgang mit ihm und eine gründliche medizinische Versorgung.
Sowohl im Umgang mit der Baha‘iden-Gemeinde als auch in dem mit Ayatollah Boroujerdi verletzt die Islamische Republik zum wiederholten Male die Menschenrechte. Daher bitten wir Sie darum, in Ihrer Reise in den Iran das islamische Regime zur Freilassung aller politischen Gefangenen und Andersdenkenden zu bewegen.
Mit freundlichen Grüßen
Nader Zahedi
http://www.irancpi.net/nameh/matn_60_0.html

خرداد ۲۲، ۱۳۸۷

یورش وحشیانه ی گارد ضد شورش زندان اوین


بنا بر گزارشی که دقایقی قبل از زندان اوین مخابره گردید ، بدلیل اعتصاب سراسری زندانیان بند 500 ویژه روحانیت که از دو روز قبل شروع شده بود ، گارد ضد شورش زندان طی اقدامی انفعالی و غیر انسانی ، با استفاده از شلاق و باتوم به این بند یورش بردند تا بلکه بتوانند اعتصاب سراسری زندانیان را بشکنند. بنا بر این گزارش، تلفن های این بند از دو روز گذشته قطع شده بود وامکان هیچ گونه تماسی میسر نبود. اما بعد از ظهر امروز چهارشنبه برابر با 22 خردادماه برای لحظاتی تلفن های این بند برقرار گردید که به تبع آن زندانیان اقدام به انتشار این اخبار به خانواده های خود نمودند. گفته می شود خواسته ی زندانیان این بند دیدار با نمایندگان نهادهای حقوق بشری می باشد. لازم به ذکر است آیت الله بروجردی زندانی عقیدتی که در این بند زندانی می باشد طی دو روز گذشته به دلیل شدت یافتن بیماریهایش به بیمارستانی نا معلوم منتقل گردیده بود. به گزارش واصله در هنگام یورش گارد ضد شورش زندان به بند ویژه روحانیت، آیت الله بروجردی نیز بشدت مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت.وضعیت روحی و جسمی آیت الله بروجردی بدلیل شدت یافتن شکنجه های وارده به ایشان طی هفته ی گذشته بسیار نگران کننده می باشد و در صورت ادامه ی این شکنجه ها ایشان با خطر مرگ روبرو خواهد گردید .بدینوسیله از تمامی فعالان و مجامع حقوق بشری درخواست رسیدگی فوری به وضعیت آیت الله بروجردی و سایر زندانیان عقیدتی - سیاسی را داریم.

خرداد ۲۱، ۱۳۸۷


مدافعان حقوق بشر ايران در مقر سازمان ملل در ژنو

شيرين عبادی، نرگس محمدی، عبدالکريم لاهيجی و هادی قائمی روز دوشنبه بيستم خرداد ماه ۱۳۸۷، همزمان با نشست شورای حقوق بشر در ژنو، با حضور در اين سازمان به تشريح وضعيت حقوق بشر در ايران پرداختند. نشست شورای حقوق بشر که از روز دوشنبه ۱۳ خرداد ماه شروع به کار کرده است، محلی جهت حضور نمايندگان دولتها و از سويی فعالان حقوق بشر است. در دسامبر ۲۰۰۷ قطعنامه ای در مجمع عمومی سازمان ملل به تصويب رسيد که نگرانی عميق اين مجمع نسبت به نقض حقوق بشر در ايران را بيان می کرد. از همين رو دبير کل سازمان ملل موظف به تهيه گزارشی جهت پيگيری وضعيت حقوق بشر در ايران شد که در چند ماه آينده به مجمع ارائه خواهد شد. اما در سالهای اخير، کشور ايران در کنار کشورهای برمه، کره شمالی، کوبا، ترکمنستان و سوريه قرار گرفته و مانع ورود گزارشگران سازمانهای مستقل حقوق بشری شده است، بنابراين امکان تحقيقات لازم بر اساس مستندات واقعی از داخل جامعه ايران فراهم نيامده است. شايد از همين رو بود که چهار گروه کاری روز دوشنبه بيستم خرداد ماه ۱۳۸۷ ميزبان مدافعان حقوق بشر ايران بودند. گروههای کاری مربوط به گزارشگران ويژه، خشونت عليه زنان، بازداشتهای خودسرانه، اقليتهای قومی و مذهبی و اعدام، صبح روز دوشنبه گزارش‌های مدافعان حقوق بشر و همچنين فعاليتهای خود در اين زمينه را به بحث و گفتگو گذاشتند. به اين ترتيب عبادی، محمدی، لاهيجی و قائمی با شرکت در يک کنفرانس به تشريح وضعيت حقوق بشر و فعاليتهای مدافعان در اين زمينه پرداختند. در اين نشست نمايندگان برخی کشورها از جمله فرانسه، کانادا وايران وهمچنين نمانيدگان برخی نهادهای حقوق بشری حضور داشتند.
از جمله موضوع‌های مطرح شده در اين سخنرانی‌ها، اشاره به نقص قوانين در زمينه تأمين حقوق بشر و عملکرد بخشی از حکومت در سرپيچی از قانون جهت تضييع حقوق بشر و مسئله اعدام بويژه اعدام کودکان زير ۱۸ سال، وضعيت فعالان سياسی - اجتماعی، وضعيت اقليت‌های مذهبی، بهائيان، دراويش گنابادی و آيت الله کاظمی بروجردی و وضعيت زندانيان سياسی – عقيدتی از جمله عمادالدين باقی، عدنان حسن پور، محمد صديق کبودوند، احمد قصابان، احسان منصوری، محيد توکلی، منصور اسالو، فرزاد کمانگر، يعقوب مهرنهاد، وضعيت مرگ مشکوک زندانيان در زندانها از جمله زهرا بنی يعقوب و ابراهيم لطف الهی، وضعيت زنان و احکام صادر شده عليه فعالان زن، وضعيت مطبوعات و رسانه ها، وضعيت احزاب و ان جی او های مستقل، وضعيت دانشگاه‌ها و فعالان دانشجويی، همچنين وضعيت اقتصادی ايران و وضعيت معلمان و کارگران و اعتراض‌های صنفی اين دو قشر زحمتکش جامعه ايران پرداختند. در انتهای جلسه ضمن پرسش و پاسخ در مورد چالش بر سر راه مدافعان حقوق بشر در ايران و وضعيت داخلی و بين المللی اين کشور، عبادی گفت: ما با حمله به ايران و تهديد به حمله نظامی مخالفيم چون می دانيم دموکراسی و حقوق بشر فقط در صلح و آرامش است که بهبود پيدا می کند و تا آن روز مردم ايران دست از فعاليت نخواهند کشيد. می دانم که موفق خواهيم شد.
محمدی نيز ضمن اشاره به فراخوان ۲۸ آبان ماه سال ۱۳۸۶ توسط عبادی و تشکيل کميته موقت صلح، گفت که مدافعان حقوق بشر نسبت به نقض حقوق بشر در ايران معترضند و اين اعتراض را ادامه خواهند داد و در راستای تثبيت و تحقق صلح و جلوگيری از خشونت و جنگ نيز فعاليت خواهند کرد. به اين ترتيب در انتهای روز دوشنبه، نشست مطبوعاتی با رسانه های حاضر در سازمان ملل با حضور مدافعان حقوق بشر ايران برگزار شد.

خرداد ۱۸، ۱۳۸۷


اي بانوي پاكي ها و مهرباني هابه قداست عدالتت و شرافتت و انسانيتت و بندگيت و بنده نوازيت با تو بيعت مي كنيم و سوگند ياد مي كنيم كه در دفاع از انسانيت واعتلاي آرمان زيبايت كه همان ظلم ستيزي و افشاي خط ظلم بود ، لحظه اي از پا ننشينيم . در اين روز از خداي تو مدد مي جوييم تاياريمان كند ، لحظه اي در برابر سيلي ظالم تسليم نگرديم تا روز موعود برسد و جهان در برابر عظمت روح بلندت سر تعظيم فرود آرد و به پاكي هاي ناشناخته ات اعتراف نمايد .

خرداد ۱۷، ۱۳۸۷


وضعیت بسیار بحراني آیت الله كاظمیني بروجردي
طي ھفتھ ھاي اخیر، بھ بھانھ ھاي مختلف، آیت الله بروجردي مورد آزار واذیت قرار گرفتھ است. ھفتھ گذشتھ، بھ بھانھ سمپاشي اتاق ایشان، بطورعمدي سمت چپ صورت ایشان را ھدف قرار دادند و بھ صورت و چشمهایشان آسیب جدي رساندند. بنابر آخرین گزارش واصلھ، ایشان در حال حاضر از ناحیھ چشم چپ قادر بھ دیدن نیست و نیاز اكید بھ مداواي تخصصي دارد. ایشان از انواع بیماریھاي حاد جسمي و روحي رنج مي برد بھ گونھ اي كھ نزدیكان ایشان وي را در حال احتضار توصیف كرده اند و ازھمگان درخواست كمك كرده اند. دیده بان حقوق بشر و كمپین بین المللي حقوق بشر نیز اخیرا، مراتب ابرازنگراني شدید خود را نسبت بھ وضعیت جسمي و روحي آیت الله كاظمیني بروجردي ابراز كرده اند.
Ayatollha Boroujerdi’s physical and mental health have continued to deteriorate

Ayatollah Kazemeini Boroujerdi has been annoyed by many excuses during recent weeks. Last week with the excuse of spraying his cell, they injured him intentionally and damaged his face and left eye. According to last report, presently he can not see by his left eye. He needs special cure. He suffers from many illnesses - spiritual & physical – in which his family has described him in throes of death. They have requested international aid for him. "Human Rights Watch" and "international campaign for Human Rights in Iran" have recently issued declarations about his condition in prison and have showed their worry about his state.
http://hrw.org/english/docs/2008/06/05/iran19031.htm
http://hrw.org/persian/docs/2008/06/05/iran19032.htm
http://www.iranhumanrights.org/themes/news/singlenews/article/49/imprisoned-clerics-life-in-danger.html
http://www.iranhumanrights.org/farsi/boroujerdi01june2008.html

بگذارید زندانیان از مراقبتهای پزشکی برخوردار شوند

سلامت سه نفر در خطر است
(نیویورک، 5 ژوئن 2008) دیده بان حقوق بشر امروز گفت مقام های ایران باید سه نفر را که به انگیزه های سیاسی دستگیر شده اند، به سرعت تحت مراقبت های پزشکی قرار دهند. آیت الله کاظمينی بروجردی روحانی، محمد صدیق کبودوند روزنامه نگار و فعال و عماد باقی مدافع برجسته حقوق بشر در شرایط ناگواری هستند و نیاز به مراقبت های پزشکی ویژه دارند.
مسئولین هر سه این افراد را در بند 209 زندان اوین محبوس کرده اند. بند 209 یک واحد امنیتی است که دیده بان حقوق بشر پیش تر گزارش مستندی درباره آزارهایی که در آن انجام شده منتشر کرده است. باقی در تاریخ 11 مه دچار حمله قلبی شده، کبودوند در تاریخ 19 مه سکته مغزی کرده و بروجردی از بیماریهای مختلفی، از جمله پارکینسون، مرض قند و ناراحتی قلبی رنج می برد. سارا لی ویتسون مدیر خاورمیانه و شمال آفریقا در دیده بان حقوق بشر گفت "این بسیار ظالمانه است که سلامت این اشخاص بدون هیچ دلیل روشنی به مخاطره انداخته شده است." وی افزود: "مقام های ایران که تاکنون مدرکی درباره علت زندانی شدن آنها ارائه نکرده اند، و اکنون از ارائه مراقبت های پزشکی به آنها خودداری می کنند." در مارس و آوریل 2008 مسئولین بروجردی را چند بار به کلینیک زندان منتقل کردند. به گفته منابع آشنا با پرونده بروجردی، سلامت جسمی و روانی وی رو به وخامت گذاشته و مسئولین با درخواست های مکرر او برای دسترسی به مراقبت های پزشکی در بیرون از زندان مخالفت کرده اند. در 8 اکتبر 2006 مسئولین بروجردی را در منزلش در تهران دستگیر و به بند 209 اوین منتقل کردند. دادگاه ویژه روحانیت او را به اتهام های نامعلومی بطور غیرعلنی محکوم کرد. بروجردی از تفسیری از اسلام حمایت می کند که بدنبال جدایی دین از سیاست است. بنظر می رسد که مسئولین او را به خاطر دیدگاه های انتقادیش نسبت شکل فعلی حکومت ایران هدف قرار داده اند. بروجردی در طی دوران حبس به وکیل و یا پزشک منتخب خود دسترسی نداشته است. باقی که به دلیل نوشته هایش پیش تر به سه سال زندان محکوم شده بود، از اکتبر 2007 در زندان اوین بسر می برد. در 14 اکتبر شعبه نخست واحد امنیتی دفتر دادستانی عمومی و انقلاب او را بعنوان رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان متهم به "تبلیغ علیه نظام" و "انتشار اسناد محرمانه حکومت" کرد. این انجمن یک موسسه غیرحکومتی است که باقی در سال 2003 بنیانگذاری کرد . باقی در هنگام حبس انفرادی در بند 209 اوین به بیماری قلبی مبتلا شد. در فوریه 2008 مسئولین بدلایل پزشکی به او دو ماه مرخصی از زندان دادند، اما در این مدت به احضار و پرسش از وی ادامه دادند. باقی در 15 آوریل و پس از پایان دوران مرخصی دوباره دستگیر و به زندان بازگردانده شد. در 11 ماه مه باقی دچار حمله قلبی شد. مسئولین او را به کلینیک زندان منتقل کردند اما او مدت کوتاهی بعد به سلولش بازگردانده شد. کبودوند که روزنامه نگار و بنیانگذار سازمان حقوق بشر کردستان است در سال 2007 به اتهام "به خطر انداختن امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام" دستگیر شد. در 19 مه 2008 کبودوند در زندان دچار سکته مغزی شد. بر اساس بیانیه های علنی وکیلش، به درخواست های مکرر کبودوند برای دریافت مراقبت های پزشکی توجهی نشد. کبودوند همچنین مالک، مدیر مسئول و سردبیر روزنامه فارسی زبان پیام مردم است. حکومت این روزنامه را در سال 2005 توقیف کرد. در آوریل 2006 دادگاه دادستانی عمومی در سنندج کبودوند را به اتهام " ایجاد اختلاف ما بین اقشار جامعه به ویژه از طریق طرح مسایل نژادی و قومی " به یکسال حبس تعلیقی محکوم کرد. بر اساس "حداقل مقررات استاندارد سازمان ملل متحد برای رفتار با زندانیان"، زندانیانی که نیاز به معالجات ویژه دارند باید به موسسات تخصصی و یا بیمارستان های غیرنظامی منتقل شوند. ویتسون گفت: "مسئولین ایرانی مسئول سلامت این زندانیان هستند." او افزود: "این شامل حصول اطمینان از دسترسی فوری تک تک آنها به مراقبت های ویژه ای که احتیاج دارند، می شود. اگر چنین مراقبت هایی در داخل زندان وجود ندارد، باید امکانات بیرون از زندان در اختیار آنها گذارده شود."


Iran: Let Prisoners Get Needed Medical Care
Health of Three Men at Risk
(New York, June 5, 2008) – Iranian authorities should immediately grant three men detained on politically motivated charges access to proper medical care, Human Rights Watch said today. Cleric Ayatollah Kazemi Boroujerdi, journalist and activist Mohammad-Sadiq Kaboudvand, and prominent human rights defender Emad Baghi are in poor health and urgently require specialist medical attention.
The authorities are holding all three men in section 209 of Evin prison, a security unit where Human Rights Watch has previously documented abuses. Baghi had a heart attack on May 11 and Kaboudvand had a stroke on May 19, while Boroujerdi suffers from a range of ailments, including Parkinson’s disease, diabetes, and heart disease. “It’s outrageous that these men’s health is being comprised for no apparent reason,” said Sarah Leah Whitson, Middle East and North Africa director at Human Rights Watch. “Iranian authorities have yet to produce evidence for why these men are in prison to begin with, and now they are refusing to provide them with adequate care.” In March and April 2008, authorities transferred Boroujerdi to the prison clinic on numerous occasions. According to sources familiar with his case, Boroujerdi’s physical and mental health have continued to deteriorate, and the authorities have denied his repeated requests to access outside medical care. On October 8, 2006, authorities arrested Boroujerdi at his house in Tehran and transferred him to Evin 209. In July 2007, the Special Court for the Clergy convicted him on unknown charges in a closed court. Boroujerdi espouses an interpretation of Islam that calls for the separation of religion and politics. It appears likely that the authorities have targeted him for his critical views about the current form of the Iranian government. Throughout his detention, Boroujerdi has not had access to a lawyer or physician of his choice. Baghi, who had previously served a three-year sentence for his writings, has been in Evin Prison since October 2007. On October 14, Branch 1 of the Security Unit of the General and Revolutionary Public Prosecutor’s Office charged him with “propaganda against the State” and “publishing secret government documents” in his capacity as president of the Society for the Defense of Prisoners’ Rights, a nongovernmental organization that he founded in 2003. While in solitary confinement in Evin 209, Baghi developed heart problems. In February 2008, authorities granted him a two-month release from prison on medical grounds, although they continued to summon and question him during this time. After the expiration of his release on April 15, authorities rearrested Baghi and returned him to prison. On May 11, Baghi suffered a heart attack. Authorities transferred him to the prison’s clinic but soon returned him to his cell. Kaboudvand, a journalist and a founder of Human Rights Organization of Kurdistan, was arrested in 2007 on charges of “endangering national security” and “propaganda against the State.” On May 19, 2008, Kaboudvand suffered a heart attack in prison. According to public statements by his lawyer, Kaboudvand’s numerous requests for medical care have gone unheeded. Kaboudvand was also the owner, general manager, and editor of the Persian-language newspaper Payam-e Mardom, which the government suspended in 2005. In April 2006, the Public Prosecutor’s Court in Sanandaj gave him a suspended sentence of one year in prison on charges of “creating splits among groups of people by raising tribal and racial issues.” Under the UN Standard Minimum Rules for the Treatment of Prisoners, prisoners who require specialist treatment should be transferred to specialized institutions or to civil hospitals. “The Iranian authorities are responsible for the well-being of these prisoners,” said Whitson. “This includes ensuring that each of the three men get immediate access to the specialist care that they need. If this care is not available in the prison, it should be provided outside.”
http://www.hrw.org/english/docs/2008/06/05/iran19031.htm

خرداد ۱۴، ۱۳۸۷

گزيده اي از برنامه تفسير خبر از صداي آمريكا روز دوشنبه 13 خرداد ماه برابر با 2 ژون




چالنگي : با شماييم از تفسير خبر از صداي آمريكا .يك روحاني سرشناس كه سازمانهاي بين المللي مربوط به حقوق بشر در هفته ها ، ماه هاي اخير و در يك سال گذشته بارها گزارشهاي مختلفي درباره وضعيت ايشون منتشر كرده اند در زندان و همينطور خبرگزاريها ، مطبوعات بين المللي درباره آنچه كه اين روحاني ، آيت الله كاظميني بروجردي ، خواستارش هست انتقادهايي كه ايشون وارد كرده بر حكومت انقلاب اسلامي ايران. گزارشهايي منتشر كرده اند . خلاصه ي خواست ايشون به طور خلاصه اگر من بخوام بگم اين هست كه خواستار جدايي دين از سياست يا دين از حكومت يا دين از دولت هست . آيت الله كاظميني بروجردي در زندان به سر مي برد. سازمانهاي بين المللي حقوق بشر تأييد كرده اند كه ايشون وضعيت وخيم جسمانيشون نگران كننده هست . اين گزارشها بر اساس گزارشهاي متعددي است كه از منابع مختلف در ايران به دست اين سازمانها رسيده . بخشي از بازجويي ايشون روي نوار صوتيست كه براي خبرگزاريها و همينطور رسانه هاي خبري بين المللي فرستاده شده . ما بخشي از بازجويي ايشون رو ، نوع بازجويي در جمهوري اسلامي رو و نوع برخورد با يك روحاني رو ، يك شهروند ايران رو ، يك انسان رو ، با هم مرور مي كنيم . مي شنويم صداي آيت الله كاظميني بروجردي با بازجوي ايشون در يكي از زندانهاي ايران : ( پخش صداي آيت الله بروجردي )آيت الله بروجردي : من اين قاضي رو قاضي نميدونم .شيخ احمدي : پس كي رو قاضي ميدوني ؟آيت الله بروجردي : قاضي اي كه ظلم نكند .شيخ احمدي : اگر بخواهيم جدل بكنيم حالا ...آيت الله بروجردي : حالا شما به غرورت نگاه مي كني ؟شيخ احمدي : غرور من اينه كه من از جانب حكومت اومده ام .آيت الله بروجردي : اما حكومت مي گن ...شيخ احمدي : بحثِ غروره ، بحث حكومت بچه بازي نيست حاج آقا . ما جايي كه نياز باشه وارد ميشيم مسجد رو هم خراب ميكنيم ( مسجد نور در ميدان خراسان متعلق به پدر آيت الله بروجردي ) ، كل مسجد رو هم خراب مي كنيم . حكومت حساب داره . شما كه ادعاي شرف مي كنيد ، شكايت كنيد.آيت الله بروجردي : به كي بگم ، از تيشه به دسته شكايت كنم ؟ پدرِ منو كشتن به كي شكايت كنم ؟ اگر پدر منو شما نكشتيد چرا قبرش رو مصادره كرديد ؟ چرا خرابش كرديد ؟شيخ احمدي : ( به حالت تهديد ) منافقين رو ديدي ، شريعت مدار هم ديدي .آيت الله بروجردي : شريعت مدار ( در آن زمان ) اختناق بود .شيخ احمدي : نگران نباش .آيت الله بروجردي : حالا خودتون مي دونيد چه خبره .شيخ احمدي : ما ديگه ، اين حرف آخرِ ...آيت الله بروجردي : خبرگزاري ها مي دونن كه شما چه كرديد ، جنايت كرديد .شيخ احمدي : چه فرقي ميكنه ، اين پنبه رو از تو گوشت بكن بيرون ، من دارم ميگم به تو ، خبرگزاريها هر غلطي مي خوان بكنن ، بكنن . ما حكومتيم ، 27 ساله جلوي اين خبرگزاريها وايساديم . هر چه ديدن مي خوان بگن بگن . تموم شد. مردم ما مي دونن ، خودمون هم مي دونيم .آيت الله بروجردي : اين دو نفري كه حمله كردن به خاندان پيغمبر ، شما به چه علّتي دفاع مي كنيد از شيعه تو لبنان ، شما داريد شيعه رو مي كشيد . شما راست گفتيد ؟ شما نگفتيد همه چي مفته ، نفت مجّانيه 27 سالِ قبل نگفتيد نفتِ تون مجّانيه ؟ شما دروغ مي گيد . اين دروغ نيست ؟ خجالت نداره ؟ شما روي خون شهدا نشسته ايد ، من روي خون كي نشستم ؟ به من ميگي دروغگو ، مردم دروغ شما رو باور كردن اومدن حمايت كردن ، اين شد . خودت ميدوني آمار كشته ها چقدره خودت مي دوني . علت مخالفت با من هم همينه چون من گرفتارا رو جمع مي كنم يك آمار خيلي سنگينيه . اين همه گرفتار ! اين همه بدبخت ! اگر قبول نمي كني حق داري . چون شما اونورِ مرزي من اينورِ مرز . اگر شما خيلي از ما چيز داري ما هم خيلي بيشتر از شما داريم . اگر شما در اتاق شكنجه پرونده مي سازيد من در فضاي باز ، تو كوچه و خيابون ، اگر مي خواين نظر مردم رو راجع به خودتون بدونين يك روز آزاد بذاريد مردم بريزن بيرون ، يك روز...چالنگي : خوب . بخشي از بازجويي ايشون ( آيت الله بروجردي ) بود . يعني بازجويي هاي اوّليه اي كه از ايشون به عمل آمد و مراحل بعدي بازجويي كه اطلاعات دقيقي در دست نيست و خبرهايي مربوط به شكنجه ايشون كه منتشر شده و بازگو شده توسط خبرگزاري ها . به تهران مي رويم آقاي فرهاد حسني از هواداران آيت الله كاظميني بروجردي روي خط ارتباطي ما هستن .چالنگي : با سلام به شما .حسني : با درود بر شما و همكاران گراميتان در صداي آمريكا و ميهمانان محترم . همچنين عرض سلام و ادب دارم حضور مخاطبين محترم برنامه و تشكر ميكنم از برنامه خوب و آگاهي بخشِ شما و از فرصتي كه در اختيار ما گذاشتيد .چالنگي : آقاي حسني آخرين خبرهايي كه شما داريد يا امكان داشته بدست بياوريد به عنوان يك هوادار عقايد و افكار آيت الله كاظميني بروجردي ، از وضعيت ايشون در زندان جويا هستين ؟حسني : متأسفانه همانطوري كه در بيانيه كمپين بين المللي حقوق بشر هم گزارش شده وضعيت ايشون بحراني است . نياز فوري و شديد به معالجات تخصصي پزشكي دارن . سلامت ايشون به شدت در خطر است ، به نحوي كه تا حد 30 كيلو كاهش وزن از ايشون به گوش رسيده . به طوريكه نزديكان هم ايشون رو ببينن شوكّه خواهند شد يعني به شدت تغيير چهره و تغيير ظاهر دادن . وضعيتِ قلب و كليه ي ايشون وخيم است ، به ايشون فقط داروهاي مسكن قوي داده مي شه ، سلامت روحي و رواني وي به علت شكنجه و حبس هاي انفرادي طويل المدت وخيم گزارش شده و اين در حاليه كه اجازه مداوا به هيچ وجه در بيمارستان مجهز و مناسب داده نمي شه . جديداً هم در چند ماهِ اخير كه در بند 500 ويژه روحانيت منتقل شدند فقط هفته اي 40 دقيقه شنبه ها امكان ملاقات دارن . فقط خانواده ايشون و امكان ارتباط تلفني هم با خانواده شون فراهم شده .چالنگي : بله ، خب اساساً خواسته ايشون چي هست ؟ گفته مي شه از زبون خودشون نقل شده اينكه خواستار به اصطلاح دين سنتي هستن و جدا بودن دين از دولت . چرا چنين خواسته اي رو دارن ؟ با چه هدفي ؟ هدف ايشون چي هست ؟حسني : عرض شود كه ايشون در يك كلام انديشه ي آزاد دارن يعني معتقد به آزادي عقيده ، آزادي بيان ، آزادي مذهب و ترويج دين اصيل غير سياسي . ايشون ، از لحاظ مجازاتهايي كه الان در داخل كشور اعمال مي شه مخالفند ، طرفدارِ حذف قصاص و سنگسار ، اعدام و شلاق و ساير مجازاتهاي شرعي بودند كه دلايلش هم ايشون در جاههاي مختلف مبسوط اشاره كردند . به همين علت هم طي ماه هاي اخير در زندان اوين با مرگ حتي دست و پنجه نرم كردند فقط و فقط به خاطر اختلاف عقيده و اينكه مبلغ دين اصيل و غير سياسي بودند . بارها و بارها هم در سخنرانيها و كتاب رساله آزادي شون و مناظراتي كه ايشون داشتند همه اينها مؤيّد اين مطلب است كه بسياريش هم در اينترنت منتشر شده . بارها با حكومت و سران حكومت در خواست مناظره ي رسمي داشته ولي متأسفانه پذيرفته نشده . خواسته ما هم كه هواداران و طرفداران ايشون هستيم از حكومت ، آزادي سريع ايشون هست و از جهانيان هم حمايت كامل و جدي ، نه تنها از ايشون ، از تمام كساني كه بخاطر عقيده و بيانشون در زندان حبس و در شكنجه به سر مي برند .چالنگي : اين خواست جدائي دين از حكومت خواست آيت الله كاظميني بروجردي تا چه اندازه بازتاب داره در ميون جامعه روحاني غير دولتي در ايران ؟حسني : متأسفانه در اثر بايكوت خبري كه در داخل كشور هست و خفقاني كه حاكم هست كسي جرأت و شهامت حمايت از ايشون را نداره ولي از ياران ايشون نه تنها كاسته نشده روز به روز هم اضافه مي شه به كسانيكه پيرو ايشون هستند . ولي متأسفانه در بين روحانيون ، جديداً به اصطلاح حالت گذري و به ندرت كساني پديدار شدند كه حرفهاي ايشون را تأييد مي كنند ، حمايت مي كنند و مطالبي را مطرح كردند .چالنگي : از هواداران ايشون هم كسي در زندان هست ؟حسني : زماني كه نيمه مهر ماه حمله كردند به منزل ايشون حدود 400 نفر از پيروان ايشون را دستگير كرده بودند كه 10 نفرشون احكامشون صادر شده و جديداً در شرف اجراء هست . زندان و حبسهاي طويل المدت به ايشون داده شده .چالنگي : سپاسگذاريم از فرهاد حسني از هواداران يا پيروان آيت الله كاظميني بروجردي ، روز خوبي داشته باشيد .حسني : خيلي ممنونم .چالنگي : خانم هيكس تفسير شما را مي شنويم . چرايك حكومت مذهبي به جائي مي رسه كه يك روحاني هم حتي نمي تونه حرفشو آزادانه بزنه ، نصيبشون طوري كه گزارشها مي گن زندان و شكنجه خواهد شد ؟خانم هيكس : آقاي چالنگي ؛ همانطور كه شما مي گيد يك حكومت مذهبي اين حكومت يك ايدئولوژي خاص خودش را داره و تفسير خاص خودش رو از مذهب اسلام داره كه مورد تأييد حتّي علمائي كه در داخل ايران ، روحانيوني كه در داخل ايران ، روشنفكران مذهبي كه در داخل ايران هستند قرار نگرفته و اين حكومت حتي مذاهب ديگه ، پيروان مذاهب ديگه بخصوص سنّي ها همانطوريكه در اول برنامتون اشاره شد طرفداران رهبران مذهبي سنّي در كردستان مورد ضرب و شتم و زندان قرار گرفتند . در هفته هاي گذشته ايرانياني كه مسيحي هستند يا مسلماناني كه مسيحي شدند اينها در زندان رفتند ، بسياري از ايرانيان بهائي كه در زندان هستند شما اگر نگاه كنيد در همين هفته هاي گذشته پيروان اديان مختلف ، آئين هاي مختلف در زندان هستند ، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند . دراويش گنابادي و حتي رهبرانيكه به هر حال مثل آقاي بروجردي در زندان هستند و شيعه هستند . در كل ميشه گفت اگر كه قرار باشد تفسيري كرد كه مقامات حكومت جمهوري اسلامي هر كسي را كه انتقادي از آنها بكنه يا بطور مسالمت آميز از روش حكومت آنها انتقاد بكنه به زندان مي اندازند. به هر حال تاب انتقاد ندارند ، به دليل اينكه مشروعيت ندارند و به همين دليل هم هر كسي هم كه مخالفت كنه يا حبس خانگي هست مثل آيت الله منتظري يا در زندان هست . آقاي چالنگي اگر ممكنه مي خواستم در مورد ارژنگ داوودي صحبت كنم ؟چالنگي : ولي من يك سوال از شما دارم خانم هيكس تو همين صحبتهايي كه با آيت الله كاظميني مي شد ( شيخ احمدي ) در بازجوئي اوليه مثلاً مي گفت كه خبرگزاريها ، لفظ ايشون هست : « هيچ غلطي نميتوانند بكنند ». نظري است . نظر ايشون است ( شيخ احمدي ) عملكردشون شايد اين اطمينان را داده به مسؤلان حكومت ايران يا حكومتهاي مشابه . پرسش من اينه كه حكومتهايي مثل ايران اين اعتماد به نفس را از كجا بدست مي آورند ؟ به گزارشها و انتقادهاي سازمانهاي بين المللي حقوق بشر هم اهميتي نمي دهند !؟خانم هيكس : اعتماد بنفس ، اتفاقاً من با تمام احترامي كه به شما قائل هستم ، اعتماد به نفس ندارند . آقاي چالنگي ، اين يك بازجو هست كه يك زنداني بي گناه را بدون هيچ حمايتي در داخل يك سلول داره و با اين طرز با او صحبت ميكنه . خارج از زندان و حتي بالاترين مقام حكومت جمهوري اسلامي ايران به شدت وحشت دارند و به شدت در رابطه با گزارشاتي كه سازمانهاي بين المللي حقوق بشر و دولتها مثل دولت بريتانيا و ايالات متحده گزارشاتي كه مي دهند در رابطه با نقض حقوق بشر به شدت وضعيت آنها را زير سؤال مي بره در رابطه با افكار عمومي ملت ايران و همين طور افكار عمومي جامعه بين الملل چون اينها راهي كه به خارج ندارند . حتي وزير خارجه كه در محافل سازمان ملل راه پيدا مي كنه اينها مجبورند كه پاسخگو باشند . در ملاقاتهاي خصوصي و در رابطه با روابط تجاريشون و مي خوان از مقامات بانك جهاني و مقامات ... برن ايران ، بايد پاسخگو باشند و اينطور در يك سلول شايد به اينصورت صحبت ميكنند ولي به طور كل بسيار بسيار حساسيت نشون ميدهند و بسيار بسيار براشون مهم است گزارشهاي اين سازمانها و براي همين هم هستش كه بطور مرتب دستاويز مسائل مذهبي و اسلامي مي شوند در جامعه بين المللي كه : اسلام تفسير ديگه اي داره از حقوق بشر ، ولي وقتي كه قراره كه كانديدا بشن براي شوراي حقوق بشر، همين دولت اعلاميه اي كه ايران نوشته و امضاء كرده و در سايت بين المللي شوراي حقوق بشر هست كه حاضر شده به تمام استانداردها و موازين بين المللي حقوق بشر پايبند باشه اين هستش ولي در داخل و در يك سلول يك بازجو مي تونه هر صحبتي بكنه آقاي چالنگي .چالنگي : در مورد آقاي ارژنگ داوودي مي خواستيد بفرمائيد .خانم هيكس : اگر اجازه داشته باشم آقاي لِگَبُو ( Legabo ) ، آقاي چالنگي گزارشگر ويژه آزادي بيان در سازمان ملل متحد هستن و خانواده آقاي داوودي بلافاصله بايد با دفتر آقاي لِگَبُو و ساير سازمانهاي بين المللي در تماس باشند و وضعيت ايشون رابه هر حال اعلام كنند هر چند كه سازمانهاي بين المللي از اعتصاب غذا حمايت نمي كند ، اعتصاب غذا را يك نوع اعمال خشونت بر روي خود شخص تلقي مي كنند و مورد قبول نيست ولي بلافاصله من اميد دارم كه از طريق كانون مدافعان حقوق بشر در داخل كشور خانم داوودي بتونند با دفتر آقاي لِگَبُو تماس بگيرن و وضعيتشون رو گزارش بدهند .چالنگي : خب آقاي سنجري شما با آقاي آيت الله كاظميني بروجردي همزمان در زندان بوديد يا هم بند بوديد ؟سنجري : بله براي تهيه گزارش براي يكي از نهادهاي مدافع حقوق بشر بين المللي رفته بودم به محل تجمع آقاي بروجردي كه در كوچه سرو در اطراف خيابون انقلاب برگزار شد و شاهد صحنه هايي بودم كه اگر فيلم اون زد و خورد بايد گفت زد و خورد از رسانه شما پخش شود شايد اين جنايت مانند صحنه هاي يك فيلم جنگي ، شما مشاهده مي كنيد با يك ماشينهاي تخريب گر درب تمام منازل مسكوني درون كوچه سرو رو شكستن . گاز اشك آور شليك كردند .چالنگي : كوچه سرو اسم زيبايي است . با ماشين بله بفرماييد .سنجري : با ماشين تخريب گر ، من نمي دونم اين ماشين هاي غول پيكر چه بود . ولي نوك پيكان مانند اين ماشينها داشت كه اين ماشين عقب ميرفت و مي كوبيد به درهاي خونه هاي مردم رو مي شكستند و گارد ضد شورش در ساعت 4 صبح بر خلاف وعده هاي يكي از افسران پليس كه قول آزاد كردن افرادي كه آمده بودند كوچه سرو كه نگذارند آيت الله بروجردي رو دادگاه ويژه روحانيت بازداشت بكنه اما سركوب كرد !صدايي كه شما پخش كرديد از اين رسانه هم مربوط مي شود به نه بازجوئي آقاي بروجردي بلكه پيش از بازداشت آقاي بروجردي نماينده دادگاه ويژه روحانيت آمده بود خانه آقاي بروجردي و باهاش صحبت مي كرد كه شما بايد خودتون رو تسليم دادگاه بكني و او هم ادلّه ي خودش رو داشت و اين فيلم مربوط مي شود به داخل منزل آقاي بروجردي .چالنگي : اين فيلم نيست ، اين صدايي است . به هر حال نوعي بازجوئي است . مكانش مهم نيست كجا انجام گرفته . يعني مي آيند خونه شما مي ريزن اون جا از شما مي پرسن چرا اين كار رو مي كني ؟ اين كار رو بايد بكني ؟ انگيزه تون چيه ؟ اين هر جا انجام بشه اسمش مي شه بازجوئي . وارد اين مقوله نمي شيم چون بحث مون نيست .يك سؤال از شما دارم آقاي سنجري ؛ ببينيد حكومت ايران يا دستگاه قضائي ايران ميتونه مدعي اين بشه كه ما در اجراي هر موضوعي ، عدالتِ مورد نظر ما هيچ تبعيضي قائل نيستيم . كُرد ، آذري ، فارس ، روحاني ، غير روحاني . اگر چنين ادعايي رو كه مطرح هم مي كنند ، حتي شده از خانواده خود آيت الله خميني رو . اين ادعا را چطور شما تفسير مي كنيد و جواب مي ديد ؟سنجري : اگر نسبت به متهمين ، عدالت را رعايت بكنند بيايند همانطور كه از آقاي بروجردي اخيراً فيلمي رو تصويري گرفتند در زندان اوين و او را متهم كردند به بي حيثيتي و بي آبروئي در مسائل جنسي ، به خاطر تخريب شخصيّت يك روحاني بلند پايه ، بيايند همين نماينده مجلسي كه اخيراً آزاد شده و با مساعدت آقاي حداد رئيس سابق مجلس به خاطر مسائل جنسي و حتي تجاوز در بازداشت به سر برده بود را از او فيلم درست بكنند از تلويزيون دولتي پخش بكنند تا يك نماينده اصولگراي مجلس هم شاهد اعترافات پشت تلويزيون باشيم ازش و همينطور در مورد رئيس سابق پليس تهران كه به گفته خودش بر طبق اخباري كه رسانه هاي دولتي ايران منعكس كردند در اينكه متجاوز به زنان ايراني شده بود و اونها را فريب داده بود . پرونده اش آلوده است به زنان ، از او هم فيلمي را تهيه بكنند و در رسانه هاي دولتي پخش بكنند كما اينكه از ناراضيان سياسي اينكار را هم مي كنند و ازشون فيلم تهيه مي كنند و در جامعه منتشر مي كنند . من فكر نمي كنم كه اونها يعني دستگاه قوّه قضائيه دلش بخواهد كه افرادي كه وابسته هستند به محافل قدرت در ايران را اينگونه تخريب بكنند در ديدگاه افكار عمومي .چالنگي : سپاسگذاريم از شما خانم الهه هيكس باسپاس از شما ، آقاي سنجري سپاسگذاريم بخصوص اطلاعاتي كه درباره شب دستگيري آيت الله بروجردي داديد .

دروغ های بزرگ!

نقل قول هائی از مصاحبه ها و سخنرانی های خمینی قبل از رسیدن به قدرت در نوفل لوشاتو - پاریس
ما همه مظاهر تمدن را با آغوش باز قبول داریم.
سخنرانی برای گروهی از ایرانیان، نوفل لوشاتو، 19 مهر 1357
در جمهوری اسلامی زنان در همه چیز دارای حقوقی کاملاً مساوی با مردان خواهند بود.
مصاحبه با روزنامه گاردین، نوفل لوشاتو، 1 آبان1357
در ایران اسلامی علما خودشان حکومت نخواهند کرد و فقط ناظر و هادی امور خواهند بود. خود من نیز هیچ مقام رهبری نخواهم داشت و از همان ابتدا به حجره ي تدریس خود در قم برخواهم گشت.
مصاحبه با خبرگزاری رویتر، نوفل لوشاتو، 5 آبان 1357
در منطق اینها آزادی یعنی به زندان کشیدن مخالفان، سانسور مطبوعات و اداره دستگاه تبلیغاتی. در این منطق تمدن و ترقی یعنی تبعیت تمام شریان های مملکت از فر هنگ و اقتصاد و ارتش و دستگاه های قانونگذاری و قضایی و اجرایی از یک مرکز واحد. ما همه اینها را از بین خواهیم برد.
سخنرانی برای گروهی از دانشجویان ایرانی در اروپا، نوفل لوشاتو، 8 آبان 1357
در حکومت اسلامی رادیو، تلویزیون، و مطبوعات مطلقاً آزاد خواهند بود و دولت حق نظارت بر آنها را نخواهد داشت.
مصاحبه با روزنامه پیزا سره، نوفل لوشاتو، 2 نوامبر 1978
برای همه اقلیت های مذهبی آزادی بطور کامل خواهد بود و هر کس خواهد توانست اظهار عقیده خودش را بکند.
کنفرانس مطبوعاتی، نوفل لوشاتو، 9 نوامبر 1978
در جمهوری اسلامی کمونیستها هم در بیان عقید خود آزاد خواهند بود.
مصاحبه با سازمان عفو بین الملل، نوفل لوشاتو، 10 نوامبر 1978دولت اسلامی ما یک دولت دموکراتیک به معنی واقعی خواهد بود. من در داخل این حکومت هیچ فعالیتی برای خودم نخواهم داشت. مصاحبه با تلویزیون ان بی سی ، نوفل لوشاتو 11 نوامبر 1978من نمی خواهم رهبر جمهوری اسلامی آینده باشم. نمی خواهم حکومت یا قدرت را بدست بگیرم.
مصاحبه با تلویزیون اتریش، نوفل لوشاتو، 16 نوامبر 1978
در جمهوری اسلامی زن ها آزاد خواهند بود. در تحصیل هم آزاد خواهند بود. در کارهای دیگر هم آزاد خواهند بود.
مصاحبه با هفته نامه گاردین، نوفل لوشاتو16 نوامبر 1978
نه رغبت شخصی من و نه وضع مزاجی من اجازه نمی دهند که بعد از سقوط رژیم فعلی شخصاً نقشی در اداره امور مملکت داشته باشم.
مصاحبه با خبرگزاری اسوشیتد پرس، نوفل لوشاتو، 17 نوامبر 1978
پس از رفتن شاه من نه رییس جمهور خواهم شد، نه هیچ مقام رهبری دیگری را به عهده خواهم گرفت.
مصاحبه با روزنامه لوموند، نوفل لوشاتو، 9 ژانویه 1979