درود
اهل توحید بر جانشین برحق منادی صلح و عدالت، نور هدایت و شریعت، عیسی مسیح طلوع سال جدید میلادی را به همه مسیحیان جهان و آن خلیفه خداوند مهربان، تبریک
و شادباش می گویم. اینجانب، رهبر مذهبی زندانی، سال های مدیدی را در اسارت
مدعیان مذهب به سر برده ام و به خاطر مخالفت با اختلاط دیانت با سیاست مورد انواع
شکنجه های روحی و جسمی و خانوادگی قرار گرفته ام.
این پیشوای معارض استبداد
اسلامی، برای دفاع از اصالت ادیان و قداست مذاهب، سالیان متمادی را در منازعه با مخرّبین
عقاید الهی سپری نموده ام تا جایی که در اثر ممنوعیت دارو و درمان و تغذیه سالم در
زندان، به پیری زودرس رسیده ام و اعضاء و جوارحم نابود گشته است.
سی و سه سال است که ملت
ایران در اثر روی کار آمدن روحانیون دنیاطلب و هواپرست، از معنویات و الهیات
روگردان شده اند و امیال اخروی از اکثریت قریب به اتفاق مردم موحد این کشور ریزش
نموده است. غیرت خداخواهی این فدوی ربوبی، باعث مجاهدت های گذشته و حال او گردیده
است و اینک در آستانه تقویم نوین مسیحی از شما تقاضای حمایت های جدی و همه جانبه و
فراگیر دارم.
مواضع عقیدتی و فکری و درونی بنده، حراست از وجدان عمومی و نجات تمدن و تفکر
آفریدگار بزرگ می باشد و هرگز تنها پایبند به دین پدری نبوده ام، بلکه تمامیت
خداپرستی را در هر آئین و مرام و مکتب و مسلکی خواستار بوده ام. امروز در این
مملکت که در حکومت های پیشین دارای افکاری مذهبی و گاه آمیخته با تعصبات دینی بود،
خروج روزانه و لحظه ای از مقدسات ربوبی مشاهده می گردد و میل به الحاد و کفر در
حال نهادینه شدن است و امثال این سرباز جانباز سماوی در بایکوت کامل خبری و تبلیغی
و رسانه ای قرار دارند تا با اعمال خفقان و سانسور، لطمه زدن به ساحت ربوبی و
اسائه ادب به بارگاه جبروتی پروردگار طبق نقشه های خائنانه پیش رود.
سرورم هفت سال قبل نیز نامه ای به پاپ اعظم وقت توسط برخی از کشیشان دلسوز و
نگران تهران فرستادم و تقاضای امداد نمودم که متاسفانه پاسخی نیامد و فقط باعث
ازدیاد آزارم و تکثیر فتاوای کفر و فسق از ناحیه مراجع حکومتی بر علیه این حقیر
گردید. اکنون از شما که سکان دار عبودیت و
شریعت هستید، می خواهم که به منظور حراست و قداست توحید و حرمت آفریدگار متعال همه
گونه پشتیبانی از اینجانب نمایید و در حد اقتدار و عظمت واتیکان، فرمانی در نجات
خداپرستی در ایران و تقویت من صادر نمایید که فردا دیر است و فرصت ها قابل جبران
نمی باشد.
سید حسین کاظمینی بروجردی
ایران تهران زندان اوین
26 دسامبر 2012
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر