شرح حال آيت الله كاظميني بروجردي از درون زندان يزد
اي واي كه زندان به جهنم شده ما را **************** از ناله و اشكم زده برقي به سما را
اين بند كه يزدم شده زنجير بدن را ******************* جبران جهادم شده و عشق خدا را
من مرغ سحر بودم و آوازه جهان را ************* عقرب بزدم نيش و كنون خفته قفس را
يا رب بزن اين برگ به تقويم و صفا ده دل ما را ******* جاري بنما حكم و قضا كن فرجم را
زندان كه به يزد آمده و زجر جگر را **************** در بند نظامي شده ام تنگ قفس را
با افسر و سربازم و زنجير جفا را *************** از نغمه ي اين سوختگان ني شده ما را
برخيز و ببر تحفه ز نيزار ستم را ******************* بر اهل ملل گو همه سوغات بلا را
شلاق شده پشمك و حلوا همگان را ****************** قطاب نخواهي تو دگر فاجعه ما را
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر