نامه آيت الله بروجردي به افکار عمومي پيش از تبعيد
به نام پروردگار بزرگ كه خالق و حافظ صلح است
سلام بر مصلحين جهان . اداي احترام ميكنم به ساحت مقدس كساني كه عمر شريفشان را صرف اصلاحات كردند. سر ميسايم بر تربت قربانيان جنايت و خشونت. از داخل سلولم بوسه بر لباني ميزنم كه حقوق بشر را دم ميزنند . درودم را از بند پر دردم در زندان اوين در شمال تهران، پايتخت ايران، بپذيريد . روزگار سختي را سپري ميكنم كه تمام دلخوشي من، ياري رساندن به صلح و همراهي با آزاديخواهان و همسوئي با مدافعين حقوق بشر است . تنها آفريدگارم ميداند كه طي چهارده سال، خدمتگزاري به صلح و آئين آزادگي چه كشيدم و چگونه عمرم را سپري نمودم . من از كودكي از ظلم تنفر داشتم و استبدادستيزي طنين ضربان قلبم بود و هرگز نتوانستم در برابر زورگوئيهاي صاحبان قدرت ساكت بنشينم و چشمانم را بر تبعيضخواهيها و آزاديكشيها ببندم و نالههاي انسان هاي بيپناه را نشنيده بگيرم . هميشه تشنه عدالت بودهام و با ديكتاتورها در نبرد پيوسته قرار داشتهام . من خدائي را ميپرستم كه پيامبران را به قهر و غضب نفرستاده باشد و حكمي در رعب و وحشت جامعه ارسال نكند . ديني را قبول دارم كه مردمنواز باشد و دستان مجريان شريف را براي خودكامگي باز نگذاشته باشد . من عدالت را روح اجتماع ميدانم . آنگاه كه روان بشريت پريشان گشت، ناامني سراسر زمين را فرا ميگيرد . من آزادي را جسم موجودات ميدانم، در صورت سلب آزادي از هر موجودي، كالبدش تباه ميگردد .
اينجانب توجه به حقوق بشررا از اعظم خدمات حياتي ميدانم . انسان براي خلاصي از هر نوع اسارتي، آزادي لازم دارد . هركس با طرح هر قانوني، درصدد محو يا محدوديت براي آزادي باشد به حقيقت انسانيت جفا كرده و مستوجب طرد است . من، صلح را از باران براي مردم زمين، ضروريتر ميدانم . زندگي بدون آب را با عطوفت و مهرباني همنوعان ميتوان علاج نمود . من، حقكشيهاي رايج در ممالك را براي ابناء بشر از قحطي زشتتر ميدانم زيرا كه در قهر طبيعت، بنيآدم مددكار يكديگر ميشوند و اين بلاياي طبيعي را تسكين ميدهند اما در نقض حقوق طبيعي و فطري و خداداده انسان، قدرت اعتراض جمعي، ميشكند و توان رعيت براي احقاق حقش محو ميگردد.
من تاريخ گذشته را نسبت به تضييع حقوق بشر، شرمآور ميدانم . آنجا كه حكام براي توسعهطلبي خود، از جان ملتها مايه ميگذارند و آرامش خلق را به خاطر كشورگشائيهاي خويش، سلب ميكنند، خون هاي مظلومين را براي جاهطلبيهاي خود ميريزند و نسل ها را منقرض ميسازند تا به اغراض حيواني و ضد انساني خود برسند. جنگ هاي جهاني موجود بر تارك تاريخ را عصيان بر موجود برگزيده خداوند ميدانم و سياهيهاي پاكنشدني از جنايات آن را لكه ننگي بر دامن سياستمداران بيوجدان و دور از خدا ميدانم . من هرگز مذهبي را كه با زور و تفتيش عقايد و سلب آزاديهاي فكري راه پيشرفت را براي خود، مشروع ميداند باور ندارم . اينجانب، انسان را اشرف مخلوقات ميدانم و او را برگزيده الهي در هستي ميبينم و هرگونه تعرض به هويت و موجوديت و شخصيت و مالكيت او را خلاف اراده خداوندي ميدانم . انسان ها حاكمان بلامنازعه حكومت ها هستند و دولت ها، خدمتگزاران ايشان ميباشند. هر حاكمي كه قصد استثمار انساني را داشته باشد گمراه است و حق اشتغالات حكومتي را ندارد. استعمارگر در هر لباسي كه انگيزه چپاول و تعدي به بشريت داشته باشد، به همه آحاد انساني اعلام جنگ داده است.
هيچ تفاوتي در نژادها و رنگها و ملل كره زمين نميباشد و بني آدم، در هرآنچه كه از مدخل اين سياره خاكي به دست ميآيد، سهيم است .وجود گرسنگي در جهان، بي آبروئي ثروتمندان را به تاريخ مي برد و آن را به عنوان بيرحمي و بيوجداني، ثبت ميگرداند. تمام ملت هاي زمين بايد از امكانات طبيعي آب و خاك و هوا، بهرهبرداري كنند . زيادهخواهيها و توسعهطلبيها و امتيازگيري ها نشانه عدم قناعت و احتياط و اعتدال است و سبب بروز كينهها و عداوت ها ميشود و مردم بيگناه را تهديد به خونريزي ميگرداند لذا بايد از هرابزاري كه اسباب نبردها را فراهم ميآورد، اجتناب كرد . مقدمات جنگ در جبههگيريهاي خصومتآميز است لذا بايد بين همه اقوام و اديان، پل هاي دوستي و محبت ساخت و روابط بينالمللي را برپايه حسن ظن و تكثير مودت و پرهيز از تحريكات اقليتي و جغرافيائي و مرزي و انساني، بنا نمود.
من منادي صلح ميباشم و به خاطر آن جوانيم را تقديم خداوند كردهام؛ به عنوان يك آزاديخواه كه سالها به خاطر حرمت آزادي، تاوان سنگيني را در قرباني دادن از خانواده و فروپاشي زندگيم دادهام، خواهان دموكراسي در تمامي جهان هستم و تفاوتي بين اديان مختلف آسماني و مذاهب الهي نميبينم . هرآئيني كه ما را به پروردگار جهان برساند، سعادتآفرين خواهد بود. سلاح هاي كشتار جمعي را ضديت با بشر ميدانم و بمب هاي هستهاي را عامل نابودي و انقراض انسان مييابم . مسابقه در توليد و تكثير و فروش اسلحه را مغاير با سلامت محيط زيست ميدانم و هرچه را كه باعث برهم خوردن آرامش انسان شود، محكوم ميكنم. بايد فرهنگسازي در جهان به گونهاي پيش رود كه نيازي به داشتن زندان نباشد. نبايد حكومت ها قوانيني وضع كنند كه باعث به زحمت افتادن مردم شود. ماليات ها و عوارض و جريمهها بايد در حد اعتدال و ميانه باشد و رعايت توانائي اقشار مردم در پس دادن و اداء آنها بشود. من از ايرانزمين به تمامي خادمين حقوق بشر، تواضع ميكنم و مناديان صلح را در آغوش مهرم ميفشارم . در حالي كه انجمن حمايت از حيوانات در چگونگي برخورد انسان با حيوان، نظارت دارد و آن را زير ذرهبين دارد، چگونه از حال بشر مظلوم و مفلوك در جايجاي اين كره، غافل ميشود؟
من در حالي كه سال ها قبل به خروج از كشورم دعوت و توصيه شده بودم اما به خاطر دلسوزي به هموطنانم و احساس نياز آنها به دفاع از حقوق مشروع و معقول و معروفشان همه خطرات موجود را به جان خريدم و حاضر به ترك ملتم نگشتم و اكنون در بدترين موقعيت امنيتي و تبليغي و روحي و خانوادگي، قرار دارم و از حال و روزم، مجامع بينالمللي آگاه هستند، در عين حال، زندان و تبعيد و آزار و فشار را به خاطر اهميت حقوق بشر و عظمت صلحجوئي تحمل ميكنم و خدا و تاريخ را به شهادت ميگيرم كه از آغاز حياتم، از ستمكاري پرهيز كردهام و عاشق خدمت به محرومان بودهام و از موقعيت هاي مهم خود در اعتلاي اجتماعي و علائق مردمي، سوء استفاده نكردم و در هنگام حمله نيروهاي مسلح حكومتي، همگان را دعوت به تسليم كردم و از مقابله با تهاجمات كه سبب خونريزي ميگشت، اجتناب نمودم و حالا هم خود را يك فدائي صلح و مبلغ آزادي و مدافع حقوق بشر ميدانم و از مراكز تصميمگيرنده در اين امر ميخواهم تا مرا در پيشبرد اهداف مقدسم ياري كنند و مصونيتي در خور اين مسئوليت عطا نمايند.
با سپاس سيد حسين كاظميني بروجردي ، تهران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر