دی ۲۷، ۱۳۸۶

متن دو نامه ي منتشر نشده از رهبر ديني و استبداد ستيز زنداني در ايران ، آيت الله سيد حسين كاظميني بروجردي همزمان با پنجاهمين روز از سرنوشت مبهم و بيخبري كامل از وضعيت ايشان

درخواست از رهبر كشور ابرقدرت جهان، رئيس جهمور ايالات متحده ي آمريكا
جناب پرزيدنت جورج دبليو بوش

پس از سلام و درود
احتراما در ابتدا، از سخنراني پرمحتواي حضرتعالي در مركز اسلامي واشنگتن در افشاي ماهيت اقليتي كه در ايران خود را نماينده ي خدا و سخنگو و ولي امر مسلمانان جهان ميدانند، تشكر مينمايم، و همچنين از ابراز لطف به بيلان مبارزه و مقاومت اينجانب در برابر احكام استبدادي آن گروه، سپاسگزاري ميكنم.
عاليجناب؛
نمیدانم شناخت شما از اينجانب چه مقدار است. من از سلاله ي علمائي هستم كه هركدام جزو مراجع مذهبي عصر خويش بوده اند و تداخل دين و دولت را بستر پيدايش ديكتاتوري ديني ميدانستند.
اعتراضاتم نسبت به استبداد ديني و خشونت مذهبي، حسن ظن پيروان ديگر اديان و گروههاي وطن پرست و آزاديخواه و حتي لائيك به مواضعم، برگزاري جلسات مذهبيِ مستقل در سطح وسيع كه برطبق اسناد برجاي مانده همواره با استقبال توده هاي ملت ايران مواجه بوده، همچنين درخواستهاي مكررم براي مناظره با علماي معتقد به "ولايت فقيه" باعث گرديد تا به ناحق از سوي سران ايران، متهم به حكومتخواهي شوَم و مورد كودتا قرار گيرم، در حالي كه حركتم در تضاد كامل با اين اتهام بوده است.
اين نامه را در حالي مينگارم كه در غل و زنجير استكبار ديني اسيرم و در تهديد دائمي قتل به سر ميبرم و جمعي از يارانم به قتل رسيده اند و خانواده ام بي خانمان شده اند و علاقمندان و هم فكرانم كه اكثرا زندگي باختگانِ 28 سال اخير هستند در اقصي نقاط ايران تحت انواع فشارها و محروميتها ميباشند و هموطنانم كه صاحب يكي از محدود كشورهاي ثروتمند جهان هستند از فقر و فلاكت و ناامني، رنج بسيار ميبرند و حق انتقاد و اعتراض و طرح مطالبات خود را ندارند. شما بارها فرموده ايد كه به تمام اديان و عقائد احترام ميگذاريد، ولي ملاهاي مجري حفظ و گسترش انقلاب ارتجاعي سال 1357 ايران، با صرف هزينه هاي مالي و اعتباري كلان و با سانسور و تحريف اخبار، سعي ميكنند چهره ي آمريكا و غرب را به عنوان ماشين تخريب اسلام و معنويت معرفي كنند. اميدوارم به موازات مبارزه با راديكالهاي اسلام حكومتي، تمهيداتي اتخاذ شود تا پروژه ي "نظم نوين جهاني" و "خاور ميانه ي جديد"، از شائبه ي نابود كردن اسلام اصيل، تطهير شود.
آرزوي قلبي من آن است كه شرايطي فراهم آيد تا مصونيتي به دست آورم كه با تكيه بر توانائيهاي علمي و كلامي و با ارائه ي مدارك قطعي و با استناد به اوراق بهادار تاريخ سلف و تقويم جاري، بين دين و سياست جدائي افكنم و حساب خداوند و پيامبران را از حكام مدعي نيابت و وكالت ايشان بر زمين جدا كنم، چراكه معتقدم استعمار ديني و مذهبي، بسي خطرناكتر از نوع اقتصادي و فرهنگي آن ميباشد، كه بروز عمليات انتحاري و تروريستي گسترده، برهان قاطع آن است.متاسفانه شياطين بزرگ ديني، با ديكته كردن اوامر انحصارطلبانه ي خود به عنوان فرامين الهي، بالاترين نوع جنايتها و خيانتها را شكل ميدهند و بشريت را به مرز نابودي ميكشانند و نسلهاي جاري را به استحاله ي اعتقادي ميبرند و تاريخ معاصر را به ضرر خداپرستي مينگارند و در اين ميان، بنيانگذاران و مروجان "ولايت فقيه" كه توفيقاتي نيز در صادرات فرآورده هاي مسموم اعتقادي خود به ممالك بحران زده ي اسلامي به دست آورده اند، بيشترين اثر تخريبي را داشته اند.آقاي رئيس جمهور؛ميدانم كه شكوائيه ي يك رهبر مذهبي شيعه، به رئيس جمهور ايالات متحده، يقينا به زعم خيلي از منتقدين، امري نامتعارف و اتهام برانگيز است، ولي همانطور كه خود بارها فرموده ايد، هزينه ي قضاوت نيك در آينده ي تاريخ، جز با تحمل منتقدين كم لطف، ميسر نخواهد بود و متذكر ميشوم كه پيش از اين، از موقعيت پاپ اعظم و دبيركل سازمان ملل متحد و اتحاديه ي اروپا و ديده بان حقوق بشر، كمك خواستم ولي حمايت عمده اي دريافت نشد.
بزرگوارا؛
در خاتمه يادآور ميشوم كه ايالات متحده آمريكا، قانونا تعهدي نسبت به مردم ايران ندارد، ولي از آنجا كه شخص حضرتعالي، مسئوليت رهبري كشور ابرقدرت جهان را بر عهده دارند، اين رسالت درخشان و فراقاره اي، وظيفه اي در قبال انسانيت مظلوم و محروم و مجروح ايراني بر دوش آن شخصيت ممتاز، ايجاد ميكند، فلذا تمنا ميكنم صداي آزاديخواهي و ظلم ستيزي آحاد ملت ايران را انعكاس جهاني دهيد و براي آزاديهاي فكري و اعتقادي و همچنين در جهت حمايت از اينجانب براي جدا كردن حربه ي دين از دست سوداگران ديانت و تاجران معنويت، كه نوع دوستي و صلح بين المللي و مساوات جهاني را به قربانگاه تبعيض و نفرت و ترور و جنگ برده اند، با به كارگيري اهرمهاي مؤثر بين المللي، قطعنامه اي در سازمان ملل متحد، به فوريت تصويب شود.
با پوزش فراوان ، سيد حسين كاظميني بروجردي
تهران ، زندان اوين ، تحت شكنجهي شياطين بزرگ ديني
******************************************************
خانم آنگلا مركل ، صدر اعظم محترم كشور آلمان :
با تقديم سلام و بهترين آرزوها
تاریخ حکومتهای مستبد ، مملو از گزارشات جاودانه ای از تبعیضها و سرکوبها و جنایات و مفاسد است. بهانه ی فرعون و نمرود ، حس برتری خویش بود که خود را خدای جهان میدانستند و هيتلر، به بهانه ي برتري نژادي ، دنيا را به آتش كشيد و امروز شاهد تحركات مشابهي در سرزمين ايران هستيم كه در مدعيان جعلي نيابت خداوند و وكالت پيامبران تجلي يافته است.
آري، متاسفانه دخالت دادن دين در سياست ابزارهائي در اختيار حكام مدعي دينمداري قرار داده كه بالاترين نوع جنايات و سركوبهاي داخلي و ماجراجوئي هاي بين المللي را به بهانه ي اجراي دستورات خداوند مرتكب شوند، ايشان بارها اعلان كرده اند با تكيه بر حس برتري ديني و مذهبي، وظيفه خود ميدانند كه جهان را در تفكرات خود هضم كنند و توسعه طلبيهاي بين المللي را رسالتي خدائي و آسماني مي پندارند!
عاليجناب مركل؛
با آنكه از سلسله علماي بزرگ شيعه ميباشم و صاحب بزرگترين جمعيت مستقل مذهبي در ايران هستم ولي به خاطر اعتراضات علني به موارد فوق، همچنين تلاش مؤثر براي جدائي دين از سياست، اعتقاد به آزادي عقيده و بيان و طرح نظرات مسالمت آميز و صلح جويانه از اسلام، تحت انواع آزارها و زندانها بوده ام و اكنون نيز زير شكنجه و در تهديد دائمي قتل به سر ميبرم.خانم صدر اعظم؛پيدايش "هولوكاست بشري" از سوي فرمانرواياني كه به هموطنان و هم مذهبان خود رحم نميكنند ناممكن نخواهد بود ؛ زيرا ايشان مردمي را كه 28 سال قبل آنها را به بالاترين جايگاه در تاريخ آوردند و "ولايت مطلقه" و "امامت" به آنها بخشيدند را قربانيان روزمره و بي ارزش خود ميپندارند و تريبونهاي خود را پشت سنگر "ملت" بنا كرده اند و دائما پروژه هاي ملت سوز خود را به عنوان خواست ملت ايران مطرح ميكنند و هر انتقاد و اعتراضي را سركوب ميكنند. اگر جايگاه ملت كه ميزبانان واقعي ايشان بوده اند چنين باشد آيا ميتوان تصور كرد جايگاه بيگانگان در منظر اينها چگونه است؟!
و يقينا شخصيتهاي برجسته ي بين المللي كه صداي مطالبات مردم ايران را ناديده ميگيرند و به تباني با چنين مستبديني مشغولند ، از محاكمات تاريخ به اتهام همدستي با ظالم، تبرئه نخواهند شد و نامشان در صفحات تقويم ديپلماتيك به عنوان دلالان استعمار ديني و همكاران استكبار مذهبي، ثبت خواهد شد.
اي بانوي ممتاز؛
شما رهبر يكي از مهمترين ستونهاي اتحاديه ي اروپا هستيد و ملت مهربان و آريائي شما دوران مشابهي را در زمان هيتلر تجربه كرده اند و اوضاع اسفناك ما در دوران "هيتلريسم ديني" را بهتر از ديگران درك ميكنند؛ فلذا به شما عارض ميشويم كه خيرخواهي و دلسوزي خود نسبت به مردم ايران را ابلاغ كنيد و سازمانها و شخصيت هاي تاثيرگزار جهاني را براي نجات ملت مظلوم و مجروح و محروم ايران حركت دهيد، پيش از اتمام فرصتها.
با تشكر بسيار ، سيد حسين كاظميني بروجرديتهران ، زندان اوين ، در شرايط بسيار سخت روحي و جسمي

انعكاس نامه ها از دفاتر آيت الله بروجردي در اروپا و آمريكا
در آستانه برگزاري اجلاس وزراي خارجه گروه 5 + 1 در برلين
پنج شنبه ، 27 دي ماه 1386 ، 17 ژانويه 2008
همزمان با تاسوعا و عاشوراي حسيني 1429

هیچ نظری موجود نیست: