شهریور ۲۹، ۱۳۸۶

نامه ی آیت الله بروجردی به سركار خانم اسما جهانگير

گزارشگر ويژه‌ي سازمان ملل متحد
سركار خانم اسما جهانگير
پس از سلام و احترام
بخشهائي از اوراق مربوط به كتاب قطور مصيبتهاي وارده بر حقير كه از طرف ملاهاي حكومتي ايران طي 15 سال فعاليتم وارد شد در مجامع حقوقي و خبري جهاني انعكاس يافته است. جرم واقعي من اعتراض به سوء استفاده از تعاليم ديني توسط سياستمداران بوده است، كه با انواع اتهامات ساختگي و جعلي و شايعات دروغ،‌ آنرا جابجا كردند. اينكه اجازه ندادند تا دادگاهم علني و با حضور وكيل و نمايندگان خبرگزاريها برگزار شود، راه قضاوت تاريخ بين من و ايشان را شفاف مي‌كند.
خانم جهانگير؛ آخرين مراسم مذهبي من با وجود بايكوت خبري و خفقان شديد كه از آن مطلعيد، در بزرگترين استاديوم ورزشي ايران برگزار شد كه تنها قسمتي از جمعيت علاقمند در داخل سالن مربوطه جا شدند، و دنيا فهميد كه مردم ايران خواهان دين سنتي هستند و نمي‌خواهند مسير عبوديت خود را از كانالهاي دولتي و حكومتي، دنبال كنند. متاسفانه آنقدر فشار دولتمردان مدعي دين شديد است كه حس تنفر از ايشان، باعث خروج فوج فوج مؤمنين و مؤمنات از حوزه‌ي دين گشته، كه عوارض ناشي از اين نوع جنايات و تواماً بحران معنويت ‌گريزي حاصله از آنرا مي‌توان در آمار وحشتناك مربوط به مفاسد اخلاقي و اقتصادي و اجتماعي شايع در ايران رديابي نمود.
اي بانوي عدالت و آزادي؛عليرغم آنكه از سلاله‌ي علمائي هستم كه هر كدام از رهبران مذهبي عصر خويش بوده‌اند و با وجود اينكه حركتم با استقبال توده‌هاي ملت و اقشار مختلف جامعه از جمله اقليتهاي مذهبي مواجه شده بوده، ولي آنچنان حرمت مرا شكستند و شكنجه‌هاي دهشتناك روحي و جسمي بر من وارد كردند كه كلمات و واژه‌ها، بضاعت مخابره‌ي وخامت آنرا ندارند. آنقدر استبداد و وحشت و هراس،‌ در اينجا شديد است كه كسي جرأت امداد رساني به ديگري را ندارد، و اجبارا نگاه‌ها بسوي خارج از كشور است، ولي متاسفانه تاريخ نشان داده كه امكان حمايت عمده از خارج از كشور نيز وجود ندارد.‌ فلذا ملتمسانه از جنابعالي تمنا مي‌كنم اقداماتي براي "مصونيت مذهبي" اينجانب به فوريت صورت پذيرد، پيش از آنكه فرصتها به اتمام رسد.
دين و مذهب و عقيده‌ي من، پرستش خدا، به‌دور از مسير تحميلي كساني بوده كه خود را نمايندگان خدا و جانشينان پيامبران مي‌دانند (همانطور كه در واژه‌ي مورد استعمالشان يعني "ولايت فقيه" نهفته است).
خواهر عزيزم ؛ گزارشي از فعاليتهاي وسيع بشر دوستانه‌ي شما را دريافت كردم، فلذا در حالي كه از بيماريهاي شديد جسمي و روحي رنج بسيار مي‌برم، به سختي تمام اين عريضه‌نامه را تقرير نمودم و به اقدام عاجل حضرتعالي به عنوان حقوقدان برجسته‌ي بين‌المللي و گزارشگر ويژه‌ي سازمان ملل متحد در زمينه‌ي آزادي عقيده و مذهب دل بسته‌ام و منتظر مي‌مانم.

سيد حسين كاظميني بروجردي
زندان اوين _ در شرايط بسيار سخت

هیچ نظری موجود نیست: