خدمت گروه مذاکره کننده 1+5،
درود خالصانه این زندانی سیاسی اعتقادی بر شما
آرزوی قلبی این پیشوای توحیدی اسیر در توحش فقیه، پیشرفت مذاکرات در
مسیر صلح وعدالت و آزادی بوده و امید به حصر کامل تحرکات غیرانسانی و ضد ایرانی
حکام مستبدمان دارم.
این جانب که مراتب
اخلاقی و اعتباری اسلام سیاسی را با شکنجه های روحی و جسمی و خانوادگی، تحمل می
نمایم، مدّت مدید هشت سال است که مستمرا و متصلا در زندانها و سلولهای مختلف رژیم
مدعی مذهب قرار دارد به خاطر مخالفت با تداخل دیانت با سیاست، در اسارت روحانیون
حکومتی قرار دارد و به این جرم، جوانی و سلامتی خود را از دست داده است، این رهبر
الهی که همگان را به صلح و آزادی می خواند، و اعتلای نوازش خداوند را بر تمامی
قوانین خشک و خشن ادیان و مذاهب اسمانی، تبلیغ می نماید، در تمامی مدت زندانش، از
پزشک و درمان و وکیل محروم بوده و و اینک در احتضارم.
از آنجا که قسمت اعظم ملت ایران، از مذهب حکومتی، روگردان می
باشند، حکام فاشیست ما، چاره ای جز بسط خفقان و گسترش زندانهای مخفی و علنی،
ندارند، بدین لحاظ، خود را در جایگاه مدعی العموم دانسته و پژواک اعتراض مردم بی
پناه و بیچاره ایران، می دانم که اموالشان غارت شده و جوانانشان، معتاد گشته و
نیروهای فعالشان، بیکار است، امروز بدترین شرایط اقتصادی و اعتقادی، اعتباری و
اجتماعی، در وطنمان قرار دارد و هم میهنانمان، در حالی که صاحب ذخائر بی نظیر
طبیعی و ثروتهای بی مانند خداداده می باشند، در اسفناک ترین وضعیت زیست محیطی و
تنفسی، جان می دهند. خفقان و سانسوری که در مملکت ما موجودست، در هیچ جای دنیا نمی
باشد، ایرانی جماعت، فاقد اختیار مطلق در زندگی خصوصی خویش است.
اما انتظار ملت ما از شما قدرتهای مطرح جهان این است که از
امکانات حقوقی و قانونی خویش، برای نجات ملّتی که از آزار رژیم ستمدینی، به
جان آمده اند، بهره بگیرند و جبران ناتوانی هموطنان مظلومم در مقابله با حکام
زورگو را بنمایید. اکنون این نامه را از بند موحش و مخوفم به وسیله یکی از
زندانیان به سویتان ارسال میدارم. تقاضای من از شما این است آنچه که در کف دارید
را برای احیای انسانیت و امحای لجاجت، به کار برید و یک اجماع بین المللی را علیه
زمامداران جنایتکار، برانگیزید تا رعیت زمین خورده ما، بتوانند برای استمرار
حیاتشان به پا خیزند و ملل دیگر ممالک نیز از نیرنگها و نقشه های خونین و موحش
گردانندگان طرح صدور انقلاب و مداخله در لبنان و فلسطین و یمن و سوریه و عراق و
بحرین، آسوده گردند.
اجازه ندهید که
مروجین استقلال اندیشه و مدافعین آزادی در دل زندانهای ایران، زنده به گور شوند و
تقویم جویا و پویا، وجدان جامعه جهانی را به محاکمه گیرد که چرا در برابر این همه
زورگوئی و خفقان، ساکت نشستند و شاهد تداوم کشتار آزادیخواهان و استقلال طلبان
بودند، از شما درخواست می کنم که در امداد و غنای جنایتکاران استبداد دینی، در
غالب آزادسازی اموال ما و رفع تحریمهای موجود، نکوشید که در اقتدار آنها هلاکت
محرومین و مستضعفین خواهد بود.
سید حسین کاظمینی بروجردی
ایران – تهران- زندان اوین
ژانویه 2015
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر