در آستانه سالروز پیروزی انقلاب ننگین 57
براستی که به استقبال رفتن دهه ای که آن را فجر می نامند و اظهار شادی و افتخار در رسانه های دولتی کردن چقدر دردناک و غم انگیزاست ، درحالی که ملتی در اقیانوس بدبختی و بیچارگی غوطه ور شده و زندانهای بی شمار ایران ، گنجایش این جماعت عظیم را ندارد و به سرعت در حال ایجاد سلول ها و بندها و حبس های فراتر و بیشتری هستند !
آیا جائی برای به رخ کشیدن انقلاب می باشد؟ اکثریت قاطع مردم مظلوم ایران زیر خط فقر قرار دارند و اقتصاد در ورشکستگی انکارناپذیری می باشد و آمار فروپاشی کانون های خانوادگی ، تکان دهنده است و علائق مذهبی و تعهدات دینی و تمایلات معنوی به ریشه کنی هولناکی رسیده است ! چه مبارک بادی برای بیست و دوم بهمن پنجاه و هفت می ماند ؟
به خدا کسی که این خسارت ها و خیانتها و جنایتها را می بینید و اعتراض نمی کند فاقد وجدان الهی و غیرت میهنی و تعصب ملی است. خدایا در وقتی که فریادها خاموش است با همه وجودم به مدعیان دروغین دیانت و سیاست اعتراض می کنم . آیا فریادرسی در جهان پیدا نمی شود که داد این رعیت بی نوا و بی پناه را بگیرد ؟!
۳ نظر:
با سلام
هماهنگ با این روحانی ظلم ستیز که ظلم ستیزی را از اجداد خود به ارث برده ما هم با تمام توان در هر جا که باشیم با ظلم حاکم مبارزه میکنیم و مسببان آنرا محکوم می کنیم.جمعی از مدافعان آزادی و صلح
دنیا رو می بینید ، هر اتهامی را که به شاه و خاندان پهلوی می زدند امروز همانها ولی در ابعاد بسیار بزرگتر متوجه خودشان است . آمدند که دین و دنیای مردم را آباد کنند ، هم دین را به بیراهه بردند هم معیشت مردم را گدا کردند ، عزت ایران و ایرانی در جهان نابود کردند و مورد لعن مردم قرار گرفتند.
با سلام
بعد از سی سال: قضاوت به شرارت، و معنویت به مادیت، و حکومت به خشونت، و
استقلال به استبدا،د و آزادی به اسارت، و جمهوری به دیکتاتوری، و اسلامی
به شیطانی، و فقرا به فنا، و مظلوم به فراموشی، و برکت به نابودی، و
انسانیت به حیوانیت، و ولایت خدا به ولایت فقیه تبدیل شد و سرانجام امام
منصوب شورا جای امام منصوص غدیر را غصب کرد و جامعه را به تباهی کشاند،
بعد سی سال حالا باید فهمید که منظور آن بی سواد هندی چه بوده. متشکرم،
87-11-12.
ارسال یک نظر