این نامه را در
قرنطینه ام می نویسم، که توسط گرفتاران دیکتاتوری دینی به بیرون از محبس موحشم
ارسال گردیده، نمی دانم خواننده این سطور دردناک کیست، ولی می دانم که صاحب احساس
لطیف و اعصاب الهی است.
همنوعم،
در زیر سایه حکومت استبدادی نمی توان انتظاری غیر از زجر و غم و غصه و اندوه داشت، مگر دریافتی این سی و پنج سال گذشته مملکت مظلوم ایران، غیر از این بوده؟ قول و قرارهای آغازین انقلابیون، چه بود و اکنون در کدامین راستا قرار داریم، از هر چه سخن گفتند خلافش را ثابت کردند، آیندگان که تاریخ فعلی را ملاحظه می کنند خواهند گفت عجب دیانتی و عجیب تر از آن چه سیاستی؟!
در زیر سایه حکومت استبدادی نمی توان انتظاری غیر از زجر و غم و غصه و اندوه داشت، مگر دریافتی این سی و پنج سال گذشته مملکت مظلوم ایران، غیر از این بوده؟ قول و قرارهای آغازین انقلابیون، چه بود و اکنون در کدامین راستا قرار داریم، از هر چه سخن گفتند خلافش را ثابت کردند، آیندگان که تاریخ فعلی را ملاحظه می کنند خواهند گفت عجب دیانتی و عجیب تر از آن چه سیاستی؟!