شهریور ۰۶، ۱۳۹۲

کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت

یازدهمین سال شهادت آیت الله سید محمدعلی کاظمینی بروجردی است، وی که از فقهای اسلام سنتی بوده و دارای پایگاه مردمی است و توجه مومنین پایتخت به ایشان باعث کینه آخوندهای درباری شده و موجبات قتل این مجتهد سازش ناپذیر را فراهم کرده، این مرجع دینی در سنگر قلم و کلام، همواره مخالفت خویش را با اختلاط دیانت با سیاست، اعلام نموده و در هر فرصتی به افشای ماهیت بنیانگذار انقلاب از دیدگاه زعیم مطلق شیعه و اعلم مراجع متاخر آیت الله حاج آقا حسین بروجردی می پرداخته حضورش در زمان شاه مامنی برای موحدین بود و امیدی برای محرومین و مستضعفین کشور به شمار می آمد.
 او برای من تنها یک پدر نبود بلکه معلم  آگاه و صاحب ضمیری بود در مسیر عدالت خواهی و آزادگی. مرا باور کرد و خونم را با دیکتاتورستیزی ممزوج نمود تا هرگز عمر کوتاه دنیوی را با اربابان زر و زور و تزویر معامله نکنم و مرگ سرخ را به ذلت کاسه لیسی ظالمین و سفره خواری مستبدین ترجیح ندهم.
آری آن مرد خدا را به جرم داشتن اسرار سردمداران خونخوار این رژیم در بخش سی سی یو بیمارستان مدائن تهران به طور نامحسوس و غیرقابل ردیابی کشتند و خانواده اش را نابود کردند و خاندانش را متلاشی نمودند و مسجدش را که در میدان خراسان است، مصادره کردند و مزارش را که مورد حرمت و زیارت جامعه  بود خراب نمودند و همسرش را که در پی دفاع مظلومانه از من بود در بند امنیتی 209 در زیر شکنجه به قتل رساندند و اجازه برگزاری مراسم تشیع و یادبود، ندادند. تاکنون که یازده سال از جنایات مدعیان شریعت و معنویت می گذرد این فجایع کم نظیر بر ما وارثان آن پدر ادامه دارد.
هم اکنون که این درد نامه را مینویسم علائم کوری، فلجی، سکته و سرطان در بدنم هویدا گشته و قطع انتظار از مدافعین حقوق بشر کرده ام و دیگر امیدی به نهادهای بین المللی در نجاتم ندارم و شکوائیه ام را به دادگاه همیشه زنده تاریخ می دهم و از دشمنان حیوان صفت و آدم خوار شکایت می نمایم و تقویم عصر را به گواهی می گیرم که بیش از هفت سال از استمداد این اسیراستبداد مذهبی می گذرد و دریغ از یک کار اساسی و قدم موثر که برداشته شده باشد.
سیدحسین کاظمینی بروجردی
مرداد1392
ایران –تهران – زندان اوین 

هیچ نظری موجود نیست: