اکنون
که به سالگرد برپایی حکومت مدعی شریعت می رسیم، شاهد انهدام تمامیت دیانت هستیم که
سی و دو سال قبل، علائق و تمایلات مردم دیندار را با تزویر و ریا و دروغ زیر پرچم
مذهب برانگیختند و با ترسیم مدینه فاضله و تشبیه آینده ایران به بهشت برین، رژیم
شاهنشاهی را فرو ریختند و آرامش عمومی را منهدم کردند و آسایش همگانی را از جامعه
مومن و خیر
اندیش گرفتند.
اکنون
اجتماع ایرانی، خالی از امید و شادابی و سرزندگی است. اسلام مظلوم ، لکه دار و ملوث
به استبداد شده و آفریدگار مهربان و بنده نواز، متهم به ارسال قوانین ایذایی و
احکام خشونت پرور است. به گفته منابع دولتی، خط فقر به دو میلیون تومان رسیده است،
در حالی که میلیون ها نفر بیکار هستند و اکثر حقوق بگیران مملکت در محور نیم
میلیون تومان درآمد دارند!
سفره رعیت بیچاره را چه کسی خالی کرده است؟
جیب
صاحبان اصلی بیت المال را چه کسانی تاراج کرده اند؟ چرا بیشترین افراد این آب و
خاک مقدس را فقرا و بیماران و افسردگان و بی خانمان ها و درماندگان تشکیل داده
اند؟ سرمایه های ملی ما به کجا سرازیر شده است؟ ثروت طبیعی این ملت زمین خورده را
چه اشخاصی غارت می کنند؟
ایران
غنی ترین مملکت دنیاست، چرا جوانانش رو به اعتیاد و ترک تحصیل و فساد می آورند؟
اربابان حکومتی، چه پاسخی برای فروپاشی خانواده ها دارند؟ انقلابی که بعد از سی و
دو سال نتوانسته حتی ترافیک پایتخت را حل کند، در سوریه و بحرین و عراق و لبنان به
دنبال چیست؟ هوای تهران به گفته مسئولین وزارت بهداشت هر روز صدها قربانی می گیرد؛
این ننگ با رنگ تبلیغات توخالی رادیو و تلویزیون دولتی پاک نمی شود. خرج سنگرسازی
های ولایت مطلقه فقیه را در کشورهای همسایه، درآمد حاصل از نفت و گاز و مالیات و
بیمه و جرائم سنگین رانندگی و صندوق های صدقات و مصادره اموال مغضوبین می دهد، آیا
این انصاف است؟
بنیانگذار
این انقلاب در بهشت زهرا در آغاز حرکتش به تاریخ معاصر ایران قول داد که خلق
ایران، راحت تر و بهتر و شاداب تر از زمان های گذشته معیشت کند؛ آیا این روال
روزمرگی ایرانی، محصول همان وعده های عجیب و غریب است؟ من در حالی از شکنجه گاه
اوین برای تقویم بشریت عریضه می دهم که در بند ویژه اطلاعات روحانیت که اقامتگاه
من است و نیز در مجاورت ما که زندان سپاه است و در کنار قرنطینه قرار دارد، ساخت و
ساز بندها و قفس های جدیدی آغاز شده است. ظلم و ستم و جنایات این حکومت فاسد رو به فزونی
نهاده است و نهایتی برای آن قابل تصور نیست.
این پیشوای بیمار،
بار دیگر خواستار حمایت جهانیان از مردم نجیب ایران زمین هستم.
شکنجه گاه اوین؛ سید
حسین کاظمینی بروجردی
بهمن ماه 1390
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر