خانم نازنین انصاری فعال حقوق بشر و ژورنالیست شناخته شده به عنوان یکی از مدعوین و سخنرانان شانزدهمین اجلاس حقوق بشر که در ماه مارس 2011 در ژنو منعقد گردید، ضمن قرائت نامه ارسالی آقای بروجردی به این اجلاس، با ذکر مقدمه ای سخنانش را اینگونه آغاز کرد :
مايلم از سودويند (Sudwind) و همچنین دکتر نایب هاشم و همسر ایشان برای برگزاری این جلسه و همچنین به خاطر اينكه به من فرصت داده شد كه براي شما، تصويري از تشيع دوازده امامي جعفری (مذهب رسمی دولتی در ایران، به ویژه مورد سید حسین کاظمینی بروجردی) ارائه نمايم تشکر كنم.
خانمها و آقایان، بر اساس ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر (که ایران نیز يكي از امضا کنندگان آن می باشد) هر کس حق دارد که از آزادی فکر، عقیده و مذهب برخوردار باشد.
آزادی مذهبی تنها به معناي داشتن اعتقاداتی خاص نیست، بلکه به اين معني نيز هست كه فرد به علت باورهايش مورد تبعیض واقع نشود. همانطور كه اعلامیه سازمان ملل متحد در سال 1981 درباره تعصب مذهبی که به معناي عدم تحمل دیگران و برخورد نامطلوب با آنها است تاكيد مي¬كند، این معضل اغلب تبدیل به یک کاتالیزور برای درد و رنج و بدبختی و فلاکت بی حد و حصر مي¬شود (موضوع افتتاحيه بررسي و مرور حقوق بشر ایران، مرکز سیاست خارجی، مقدمه شري بلر).
ارزیابی من این است كه به رغم وجود موارد بسیاری در موضوع حقوق بشر، آنچه كه پرونده آقای بروجردی را نسبت به سایرین متمايز مي¬كند عبارت است از:
- او یک روحانی شیعه است که به اصل ولایت فقیه معتقد نیست.
- مطابق گفته سرشناس¬ترین وکیل بین المللی حقوق بشر ایرانی، 400 روحانی دیگر که عقايدي شبیه به او دارند پشت میله¬های زندان هستند. خانواده¬های آنها به علت ترس، تمايل به انجام هيچ اطلاع رسانی و افشاگري ندارند.
- در مقابل مي¬بينيم كه بروجردی، خانواده¬اش و همچنین حامیان او همچنان در تكاپو بوده و سكوت نكرده¬اند. با وجود اینکه مورد آزار و اذیت قرار گرفته و عنوان " بی سواد " مورد خطاب واقع مي¬شوند، با انرژی به مبارزات خود ادامه مي¬دهند. در واقع، آنها مبارزات خود را حتی از پشت میله¬های زندان ادامه مي¬دهند حتی اگر به سلول انفرادی برده شده و مورد ضرب و شتم، تحقیر، و سوء استفاده جسمی، روانی و احساسی قرار گیرند.
- بروجردی از زمان دستگیری در سال 2006 متحمل درد و رنج زيادي شده است و حال مساعدي ندارد.
- این افراد هیچ گروه حمایتي و حفاظتي در خارج از ایران ندارند. طرفداران جمهوری اسلامی از آنها مي¬ترسند و ایرانیان سکولار نیز به آنها اعتماد ندارند چون به هر کسی كه به هر نحوی مرتبط با دین است اعتماد نمی کنند.
اقدامات ایشان پس از ارسال نامه ای سرگشاده به شورای حقوق بشر سازمان ملل در تاریخ 27 سپتامبر 2010 :
- اکتبر 2010: نامه¬ای به حسن نصراله و انتقاد از او برای حمایت از ایجاد جمهوری اسلامی در لبنان و میزبانی سفر محمود احمدی نژاد به آن کشور.
- 17 اکتبر: او در زندان اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
- 26 اکتبر: هشدار به توطئه علیه زندانیان سیاسی.
- 8 نوامبر: 6 تن از هواداران او (5 زن و 1 مرد) همگي با مدارک دانشگاهی (كه در میان آنها استاد دانشگاه، معلم و کارمند دولت بود) دستگیر و در بند 209 زندان اوین شکنجه شدند.
- 13 نوامبر: بروجردی به یک محل مخفی منتقل گردید.
- 27 فوریه 2011: به شدت توسط گروهی از نگهبانان در زندان اوین مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفت (دست و پایش را بسته بودند و بدنش را با تيغ مجروح نموده و ریش او را با خشونت تراشیدند به گونه¬اي كه صورتش به شدت زخمي شد).
نامه آقای بروجردی از درون زندان به شانزدهمین اجلاس حقوق بشر
" با درود و ادای احترام به میهمانان و حضار گرامی
و با عرض ادب به وطن عزیزم ایران که شاهد سخت ترین تبعیض ها، ظلم ها و جنایات بی نظیر است .
همانطور که استحضار دارید، در طول تاریخ، تداخل دین در حکومت ، محیط را برای رشد اختلافات مذهبی، افراط گرائی، ظهور حکومت های استبدادی و ارتکاب خیانتها و جنایات گسترده تحت لوای دین، مستعد نموده است. وضع قوانین ناعادلانه علیه اقلیتهای قومی و مذهبی، تبعیض جنسیتی و همچنین اعمال مجازات های غیر انسانی از قبیل اعدام، سنگسار، شلاق و زندان، همگی از نتایج دخالت دادن دین در حکومت می باشد.
رژیم حاکم بر ایران که یک نمونه بارز از حکومت های دینی می باشد، هیچ اعتقادی به حق آزادی قلم، بیان و اندیشه ندارد. در چنين فضائي، اقلیتهای مذهبی که شامل سنی ها، مسیحیان، زرتشتیان، بهائیان، یهودیان و.... می شوند، همچنین دراویش و حتی شیعیانی که اعتقاد به قرائتی نو از اسلام دارند، تحت آزار و فشار قرار می گیرند.
آنگاه که دیانت با سیاست آمیخته می شود، فرصتهای نیرنگ و فریب و جنایت، پدیدار گشته و خدای پاکی ها، خوبی ها و شادی ها، تبدیل به غول آزار، اذیت و خشونت می گردد و آهنگ غم انگیزی بر بستر تقویم زمان نواخته می شود. ای کاش مرده بودیم و چنین ایام اسفناک و رقت باری را نمی دیدیم.
سئوال من از سردمداران حکومت ایران این است که چگونه به خود اجازه می دهید تا در امور داخلی دیگر کشورها به عناوین مختلف دخالت کنید در حالیکه نمی توانید هیچ صدای مستقلی را در مملکت بشنوید و با واکنشهای سریع و همه جانبه به سرکوب آن می پردازید! ایرانی در وطن خود، مجاز به پیروی از عقائد و افکار منفک از مذهب حکومتی نمی باشد و استقلالی در تفکرات خصوصی و حتی رأی خود ندارد.
عمیقا بر این باورم که انسان باید مختار باشد که هر اندیشه ای را تعقیب کند. من مرزی را برای رسیدن به خدا نمی شناسم. افکاری که به انسان در زمینه خداشناسی می رسد، محترم است و انسان نباید به خاطر تغییر دین در فشار قرار گیرد. فلذا من تعصب بر روی مذهب خاصی ندارم و هر دینی که انسان ها را به آزادی و استقلال و استغنا می رساند، قبول دارم. همواره بشریت را در زیر سایه تفاهم دینی و اتحاد مذهبی به معنای اصل کلمه که مبدا وجود باشد، تشویق نموده ام و از همه انتظار دارم اختلافات اعتقادی را کنار بگذارند . آنکس که بتواند انسانها را بطور یکسان دوست بدارد شایسته احترام است فلذا دوست داشتن را نشان آزادگی میدانم .
برگزای رفراندومی آزاد تحت نظارت سازمان ملل را کلید رهایی ملت دربند ایران می دانم و از تمامی انسانهای آزاده دنیا تقاضا دارم مردم کشورم را در تعیین سرنوشت خویش یاری نمایند . جامعه جهانی یک مجموعه به هم پیوسته است و حل بحران های فرا منطقه ای و برقراري دمکراسی و صلح در سراسر دنیا، بدون تشریک مساعی همگان مقدور نخواهد بود. لذا انتظار می رود سریعا کمیته ای از حقوقدانان و کارشناسان بین المللی تشکیل شود که با استناد به شواهد و مدارک واقعی از آنچه در ایران و خاورمیانه می گذرد، نتایج سوء ناشی از حاکمیت دینی را بررسی نموده و راهکارهای عملی جهت صدور قطعنامه ای در سازمان ملل متحد، با موضوع جدائی دین از حکومت را پیگیری نمایند.
با سپاس
سید حسین کاظمینی بروجردی – اسارتگاه اوین "
مايلم سخنانم را با برخی از توصیه¬هایی كه از سوی سازمان¬های مختلف و فعالان حقوق بشر مطرح شده است به پایان برسانم.
جامعه بین¬المللی باید:
- تحریم¬های هدفمند (ضبط دارایی¬هاي شخصی و یا ممنوعیت خروج از کشور) براي مقامات مهم ایرانی که به طور مستقیم مسئول نقض حقوق بشر بر اساس دین هستند اعمال نمايد.
- از انتصاب يك گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد حقوق بشر برای ایران حمايت كند و همتایان ایرانی آنها را براي همكاري کامل با تمام مكانيسمها و ساز و کارهای سازمان ملل متحد توسط موارد زير تشویق كند:
1- تصویب کنوانسیون سازمان ملل علیه شکنجه و ساير مجازاتهای بیرحمانه، غیر انسانی یا اهانت آمیز یا برخوردها و مجازاتهای بدون قيد و شرط – تاييد مقالات بیانیه سازمان ملل متحد درباره حذف كليه موارد تعصب و تبعیض به علت دین یا اعتقادات.
2- پاسخ به گزارش 1995 كه به وسیله گزارشگر ویژه کمیسیون حقوق بشر در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران ارسال شده است.
3- قبول درخواست گزارشگر مخصوص سازمان ملل متحد در خصوص آزادی دین یا عقیده براي سفر به ایران و بازديد از ايران.
در نهایت اكنون فرصت مناسبي برای رهبران ایران و نمایندگان تمام ادیان است تا گرد هم آیند و بیانیه مشترکي صادر كنند كه اعضای نظام تضمین کنند که در یک ایران سکولار، با اعضای نظام جمهوری اسلامی با احترام و بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و حاکمیت بین المللی قانون رفتار شود.
با سپاس فراوان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر