مرداد ۲۲، ۱۳۸۹

ایران در تب

زود دویچه تسایتونگ پرتیراژترین روزنامه ی آلمان، روز جمعه 6 آگوست 2010 با انتشار مطلبی به قلم رودولف کیملی خاطر نشان نمود: بزرگ ترین مشکل داخلی جمهوری اسلامی بحران مشروعیت است و این عدم مشروعیت صرفا محدود به تابستان گذشته که رژیم اعتراض ها را علیه انتخاب دوباره ی احمدی نژاد سرکوب نمود نمی شود.

کیملی کارشناس مسائل ایران همچنین می نویسد: اکنون در زندان ها روزنامه نگاران سرشناس و معروف ترین رهبران دانشجویی ایران در حال اعتصاب غذا هستند. در حالیکه این واقعه کمتر مورد توجه بیرون قرار می گیرد. همه جا در ایران بحران های کوچک و بزرگ کاری وجود دارد. بعضی از رهبران اتحادیه های کارگری مانند رئیس اتحادیۀ شرکت واحد، منصور اسانلو سالهاست که در زندانند.
هیچ نویسنده و هنرمند و کارگردان سرشناسی نیست که طرف حکومت باشد، زیرا رژیم ریشه ی روشنفکری را می خشکاند. اما این نکته برای حاکمانِ حکومت خود خوانده ی الهی پیامد بیشتری دارد؛ آن زمان که روحانیون برجسته بیشتری از آنها روی بر می گردانند. برخی آنقدر آشکار که حتی علیه آنها خشونت می شود.
خانه ی آیت الله صانعی که یک بار گفته بود: "جمهوری اسلامی به میزان فاصله زمین تا ماه از اسلام دور است" به تازگی مورد حمله قرار گرفت. حمله کنندگان فریاد می زدند: "مرگ بر ضد ولایت فقیه".
در جهان شیعه تنها حدود بیست آیت الله العظمی وجود دارد. اینان برای مقلدان خود در تمام عرصه های زندگی حرف اول و آخر را می زنند و بعنوان مرجع تقلید مورد احترامند. تنها دو نفر از این روحانیون طرفدار دخالت دین در سیاست بوده اند. روحانیون طراز اول دیگری نیز، بعدها از انتقاد از اصل ولایت فقیه فروگذاری نکردند. آیت الله کاظمینی بروجردی قبل از دستگیری در اکتبر ۲۰۰۶، جمهوری اسلامی را توطئه علیه خدا و مؤمنان خواند.
خامنه ای برای اینکه خود را از انتقاد آیت الله های با سوادتر مصون بدارد از روحانی نزدیک به حکومت، آیت الله مکارم شیرازی فتوا گرفت. طبق این فتوا باید اوامر رهبر مذهبی که بالاترین شخصیت دینی و کشوری ایران است، حتی از سوی مراجع دیگر اجرا شود. اطلاعیه ای از دفتر آقای خامنه ای تأکید کرد: وی در زمان غیبت امام دوازدهم شیعیان، جانشین ایشان و پیامبر در روی زمین است. بدین ترتیب خامنه ای نقش خود را تعریف کرده است.
بحرانی تر شدن رابطه با روحانیت شیعه بر اثر اینگونه موضع گیری ها قابل پیش بینی است. برای اکثریت مردم ایران که هنوز مذهبی هستند، شکاف بین حکومت و دین بیشتر می شود. اما حکومت با این چیزها سقوط نمی کند. باور پنهانی حاکمان از مدت ها پیش چنین است: "ما قدرت داریم و می خواهیم آن را با همه ی مزایایش حفظ کنیم!".

هیچ نظری موجود نیست: