زمان : 14 ارديبهشت ماه 1388
درود انسان خسته حال و گريخته از تنقلات مادي بر خداوند مهربان و زيبا صفت.
سلام بر آزادي كه روح بشريت است و زندگي منهاي آن مرگ ذلت بار تدريجي مي باشد.
خانم ها و آقايان؛ احترام اين پيشواي مذهبي زنداني را از ميان شكنجهگاهم بپذيريد.از اصل آزار روحي و اذيت جسمي موجود در سلولم مهم تر و اسفناك تر و دردناك تر آن است كه در كشوري محكوميت تحميلي و غير انساني را سپري ميكنم كه به نام ديانت، دين پدري اين ملت مظلوم را منهدم كرده اند و تحت عناوين مذهبي، قلب هاي مؤمنين را از هر نوع علائق معنوي و تعهدات الهي تهي نموده اند. به راستي كه اين فاجعه ملي و مدني و وجداني را به كه بگويم و به كدامين دادگاه عادله و صالحه شكايت كنم كه ثمره زحمات دينداران اصيل و شريعتمداران صادق و خداجويان استوار را بر سفره مطامع نفساني مدعيان جمهوريت و ديانت، به تاراج خودخواهيها و سلطه جوييها و كاميابيهاي نامشروع و نامعقول خويش بردند و اعتبارات قلبي و عيني و عملي انديشه متافيزيكي را به باد فنا دادند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر